دل گمراه من چه خواهد کرد با بهاری که می رسد از راه ِیا نیاز...
دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که می رسد از راه؟
ِیا نیازی که رنگ می گیرد
در تن شاخه های خشک و سیاه
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسیمی که می تراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
لب من از ترانه می سوزد
سینه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هیجان
پیکرم از جوانه می سوزد
هر زمان موج می زنم در خویش
می روم، می روم به جائی دور
بوتهء گر گرفتهء خورشید
سر راهم نشسته در تب نور
من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ، ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست، ای بهار سپید
دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را بخویش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه یار منست می داند!
آسمان می دود ز خویش برون
دیگر او در جهان نمی گنجد
آه، گوئی که اینهمه «آبی»
در دل آسمان نمی گنجد
در بهار او ز یاد خواهد برد
سردی و ظلمت زمستان را
می نهد روی گیسوانم باز
تاج گلپونه های سوزان را
ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خیال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خویش
شعر و فریاد و آرزو شده ام
می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خیس تازهء سرد
آه با این خروش و این طغیان
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
فروغ فرخزاد
عصیان/ جنون
اسفند ١٣٣۶ - تهران
#ادبیات #شعر #ادبیات_فارسی #شعر_فارسی #شعرفارسی #شعر_نو #شعر_سپید #شعر_امروز #هوشنگ_ابتهاج #سهراب_سپهری #فریدون_مشیری #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #مهدی_اخوان_ثالث #شمس_لنگرودی #نیما_یوشیج #نصرت_رحمانی #نادر_نادرپور #احمدرضا_احمدی #سیمین_بهبهانی #سیاوش_کسرایی #حمید_مصدق #رضا_براهنی #حسین_پناهی #حسین_منزوی #عماد_خراسانی #ابراهیم_گلستان #پرویز_شاپور #زن #روشنفکر
اینستاگرام فروغ فرخزاد
با بهاری که می رسد از راه؟
ِیا نیازی که رنگ می گیرد
در تن شاخه های خشک و سیاه
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسیمی که می تراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
لب من از ترانه می سوزد
سینه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هیجان
پیکرم از جوانه می سوزد
هر زمان موج می زنم در خویش
می روم، می روم به جائی دور
بوتهء گر گرفتهء خورشید
سر راهم نشسته در تب نور
من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ، ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست، ای بهار سپید
دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را بخویش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه یار منست می داند!
آسمان می دود ز خویش برون
دیگر او در جهان نمی گنجد
آه، گوئی که اینهمه «آبی»
در دل آسمان نمی گنجد
در بهار او ز یاد خواهد برد
سردی و ظلمت زمستان را
می نهد روی گیسوانم باز
تاج گلپونه های سوزان را
ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خیال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خویش
شعر و فریاد و آرزو شده ام
می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خیس تازهء سرد
آه با این خروش و این طغیان
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
فروغ فرخزاد
عصیان/ جنون
اسفند ١٣٣۶ - تهران
#ادبیات #شعر #ادبیات_فارسی #شعر_فارسی #شعرفارسی #شعر_نو #شعر_سپید #شعر_امروز #هوشنگ_ابتهاج #سهراب_سپهری #فریدون_مشیری #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #مهدی_اخوان_ثالث #شمس_لنگرودی #نیما_یوشیج #نصرت_رحمانی #نادر_نادرپور #احمدرضا_احمدی #سیمین_بهبهانی #سیاوش_کسرایی #حمید_مصدق #رضا_براهنی #حسین_پناهی #حسین_منزوی #عماد_خراسانی #ابراهیم_گلستان #پرویز_شاپور #زن #روشنفکر
اینستاگرام فروغ فرخزاد
