حالا که نیمِ سال عمر کردنرا سپری کردم خیالم راحتتر از قبل...
حالا که نیمِ سال عمر کردنرا سپری کردم
خیالم راحتتر از قبل و بی نیاز تر از نیازهای مداوم زندگی خواهم کرد.
چه مهمتر از «تو» همان «همراهانم» همان تمامِ کسانی که با آنها صابرتَر شدم،آرامتَر، در صلحتَر، مهربانتَر و تمامِ آنهایی که کنارشان بزرگ شدم.
بیش از پیش به «زندگی» فکر میکنم، به ساخت، به سلامت،به آرامش و..
هیچ فرصتی نخواهم داشت! این جمله برایم پیامی دارد: باید برای «شُدَنها» راه ساخت.
دلم را خون نخواهم کرد برای نرسیدنها که هر رسیدن و نرسیدنی برایم افزونی داشت.
اینبار در میان زندگی به شهرم و مردمم فکر میکنم ، چشممی بندم و می خواهم هر چه سلامت روح و روان و آرامش است ببارد.
و این جمله را هزار بار میخوانم:
من از بودنهای سخت نمیترسم، و به دستهایی فکر میکنم که ما را بالا میبرند!
درست مثلِ دستهای پدرم.
درست مثلِ دستهای پدرم.
.
هجدهم خرداد /۰۰
.
نامهای به خودم
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر
خیالم راحتتر از قبل و بی نیاز تر از نیازهای مداوم زندگی خواهم کرد.
چه مهمتر از «تو» همان «همراهانم» همان تمامِ کسانی که با آنها صابرتَر شدم،آرامتَر، در صلحتَر، مهربانتَر و تمامِ آنهایی که کنارشان بزرگ شدم.
بیش از پیش به «زندگی» فکر میکنم، به ساخت، به سلامت،به آرامش و..
هیچ فرصتی نخواهم داشت! این جمله برایم پیامی دارد: باید برای «شُدَنها» راه ساخت.
دلم را خون نخواهم کرد برای نرسیدنها که هر رسیدن و نرسیدنی برایم افزونی داشت.
اینبار در میان زندگی به شهرم و مردمم فکر میکنم ، چشممی بندم و می خواهم هر چه سلامت روح و روان و آرامش است ببارد.
و این جمله را هزار بار میخوانم:
من از بودنهای سخت نمیترسم، و به دستهایی فکر میکنم که ما را بالا میبرند!
درست مثلِ دستهای پدرم.
درست مثلِ دستهای پدرم.
.
هجدهم خرداد /۰۰
.
نامهای به خودم
اینستاگرام Saber Abar | صابر اَبَر