پدرم هر وقت میخواست مادرِ خودش رو با شوخى آمیخته با محبت صد...

پدرم هر وقت میخواست مادرِ خودش رو با شوخى آمیخته
پدرم هر وقت میخواست مادرِ خودش رو با شوخى آمیخته با محبت صدا کنه بهش میگفت خانومْ دهقان! برادرم هم با همون شوخىِ آمیخته به محبت منو صدا میکنه دهقانْ خانوم! پدرم وقتى ناز منو مى کشید من رو با اسامى من درآوردىِ عجیبى صدا مى کرد ، همونطور که من وقتى تصدقِ بچه ام مى رم اسمش رو با سر و شکل عجیب و آواهاى عجیبى صدا مى کنم.
بازى زبانى در صدا کردن اون هایى که دوسشون داریم هم از اون خُل بازى هاى بامزه ىِ تحت فشارِ عشق و دوست داشتنه
وقتى کسى رو دوست داریم،دلمون میخواد به ما نزدیک و نزدیکتر باشه دلمون میخواد مال خودمون باشه حتى در صدا کردن اسمش.
عکس اول : زنده یاد خانومْ دهقان مادربزرگم
عکس دوم : پدرم ، مادربزرگم ، عمو و خواهرزاده ام سال ١٣٨٥
mehrnazdehghan_2
barbodnazariii
pooya.nekooeyan

اینستاگرام شقایق دهقان