"برو مجنون شو ای عاقل" در ادبیات گاه از خودبینی و خودپرستی...

برو مجنون شو ای عاقل
"برو مجنون شو ای عاقل"

در ادبیات گاه از خودبینی و خودپرستی به عقل و هوشیاری تعبیر می‌کنند که از آن باید به جنون و مستی پناه برد:

ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب
که شیخِ مذهب ما عاقلی گنه دانست
حافظ

ز عقل اندیشه‌ها زاید که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید برو مجنون شو ای عاقل
سعدی

از این رو به قول مولانا:
اوست دیوانه که دیوانه نشد
این عسس را دید و در خانه نشد

در ادبِ مغرب زمین نیز اینگونه تعبیرات فراوان است
از جمله شعر زیر از خانم امیلی دیکنسن به تعبیرات شاعران پارسی گو بسیار نزدیک است:
چه بسیار جنون‌ها که در چشمِ اهل بصیرت عقلِ قدسی آسمانی است
و چه بسیار عقل‌ها که جنون محض است
و در این وادی نیز اکثریت است که حکم می‌راند
اگر با آنان همراه شوی در شمار عاقلان باشی
و اگر چون و چرا کنی خطرناکت دانند
و بی‌درنگ به زنجیرت کشند.
امیلی دیکنسن

چنان که مولانا در داستان حلیمه، دایهٔ پیامبر اکرم، از زبان دایه گفت:
گر بگویم چیزِ دیگر من کنون
خلق بندندم به زنجیر جنون

یا به گفته الهی قمشه‌ ای:
سر به کوه و صحرا نهم از این شهر و خانه
نیست چاره باید کنم جنون را بهانه

□ در تصویر عاقل دیوانه را محاکمه می‌کند و از جنون خود بی‌خبر است.

برگرفته از پیشگفتار کتاب "در صحبت حافظ"
به قلم حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Gerrit Van Honthorst
#برو_مجنون_شو_ای_عاقل #در_صحبت_حافظ #انتشارات_سخن #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#Divine_Wisdom #In_the_Realm_of_Hafez #Sokhanpublication #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official

اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای