کمی آهستهتر مادر مادرم را بعد از یک سال و نیم در فرودگاه...
کمی آهستهتر مادر
مادرم را بعد از یک سال و نیم در فرودگاه دیدم. اول، لحظهای تردید ولی بعد محکم، همدیگر را در آغوش کشیدیم. مادر و دختریِ ما بیقرار و تشنهی گرهخوردن بود انگار. وسط بغلهای بیمقدمهی معروفِ فرودگاه، آغوشِ ما فاصلهی اجتماعی را هم گیج کرده بود. دفعهی پیش گول خوردیم؛ خداحافظی کردیم به امید دیداری زود. فکرش را هم نمیکردیم آن زود، اینقدر دیر شود. گیر کردیم پشت خط مقدم کرونا، زیر بارشِ خمپارههای ویروسی و فاصلهی اجتماعی و جهش... جهش... جهش... پیک اول... پیک دوم....
آنروز خداحافظی کردیم. بدون اینکه بوسههایمان را ذخیره کنیم از هم. باید همیشه مسافر باشی تا فاصلهی گفتن این «دیدار به زودی» را با «شاید هیچ وقت» در واقعیتِ آن لحظه درک کنی. خلاصه که پارسال فرودگاه، ما را فریب داد.
مرا در آغوش بگیر اما کمی آهستهتر مادر. تمام بدنم درد میکند. تمام بدنم زخم است. کشیده شدنِ داسِ یک پدر روی گردن درد دارد مادر.
زخم چاقوی یک پدر، داروی بیهوشی یک مادر، تمام شدنت به دست همبازیهای کودکی که حالا شدهاند مردان متعصب خانواده، کنار نخلهای بچگیات، درد دارد مادر.
کمی آهسته تر بغلم کن مادر. این یک سال و اندی که که نبودی حتی اختیارِ رحم و تخمدان زنان ورزشکار هم دست برخی دیگر افتاد. این آخری از همه بیشتر درد دارد. فقط خون و کبودی و کثافت و ورماش شکل دیگری است و بعدتر سر باز میکند.
مادر این روزها ته کشیدم.
ته کشیدن درد دارد. کمی آهستهتر مادر.
عکس آن وقت ها ❤️
اینستاگرام Gelareh Abbasi / گلاره عباسی
مادرم را بعد از یک سال و نیم در فرودگاه دیدم. اول، لحظهای تردید ولی بعد محکم، همدیگر را در آغوش کشیدیم. مادر و دختریِ ما بیقرار و تشنهی گرهخوردن بود انگار. وسط بغلهای بیمقدمهی معروفِ فرودگاه، آغوشِ ما فاصلهی اجتماعی را هم گیج کرده بود. دفعهی پیش گول خوردیم؛ خداحافظی کردیم به امید دیداری زود. فکرش را هم نمیکردیم آن زود، اینقدر دیر شود. گیر کردیم پشت خط مقدم کرونا، زیر بارشِ خمپارههای ویروسی و فاصلهی اجتماعی و جهش... جهش... جهش... پیک اول... پیک دوم....
آنروز خداحافظی کردیم. بدون اینکه بوسههایمان را ذخیره کنیم از هم. باید همیشه مسافر باشی تا فاصلهی گفتن این «دیدار به زودی» را با «شاید هیچ وقت» در واقعیتِ آن لحظه درک کنی. خلاصه که پارسال فرودگاه، ما را فریب داد.
مرا در آغوش بگیر اما کمی آهستهتر مادر. تمام بدنم درد میکند. تمام بدنم زخم است. کشیده شدنِ داسِ یک پدر روی گردن درد دارد مادر.
زخم چاقوی یک پدر، داروی بیهوشی یک مادر، تمام شدنت به دست همبازیهای کودکی که حالا شدهاند مردان متعصب خانواده، کنار نخلهای بچگیات، درد دارد مادر.
کمی آهسته تر بغلم کن مادر. این یک سال و اندی که که نبودی حتی اختیارِ رحم و تخمدان زنان ورزشکار هم دست برخی دیگر افتاد. این آخری از همه بیشتر درد دارد. فقط خون و کبودی و کثافت و ورماش شکل دیگری است و بعدتر سر باز میکند.
مادر این روزها ته کشیدم.
ته کشیدن درد دارد. کمی آهستهتر مادر.
عکس آن وقت ها ❤️
اینستاگرام Gelareh Abbasi / گلاره عباسی