جاده بعد سیزده ساعت کار مسافر خاطره به دوش زمانه ام در عب...

جاده  بعد سیزده ساعت کار مسافر خاطره به دوش زمانه
جاده ، بعد سیزده ساعت کار.
مسافر خاطره به دوش زمانه ام ، در عبوری ممتد از نت های رنج.
دوست دارم زیبا به سمت سعادت ترک زمین، که نامش بر تخته سیاه نوشته شده مرگ ، در حرکت باشم ، زمان هنوز یک رازه
بداهه کلمات را تایپ میکنم ، در شبی از شبهای سنگین که چاره ای جز امید و عبور ندارد
برای تو می نویسم ، تو که مثل من ستاره میشمری حتی از پشت ابرهای سرخ قبل شکوه بارش برف در بهار قرن عجایب .
قابیل اول قصه برادرش هابیل را کشت ، کلاغ شاهد شد
تراس هنوز غبار داره ، نشد خونه تمیز کردن سال نو ، اما درخت کوچک و صبور یاس گل داده

rezaghazianiphotography
بیاد رهایی از یاد رفته در قلب روحمون براتون دلم رو نوشتم
هنگامه/سیزده فروردین هزارو ۴۰۰...............

اینستاگرام Hengameh Ghaziani