پیش چشمش دریایی بود که جانش را در آن غرق میکردند او را آن ...
پیش چشمش دریایی بود که جانش را در آن غرق میکردند. او را! آن بی پروای مجنون را!
و او ایستاده و دست و پا زدنهای عاجزانه "جان" را به تماشا نشسته بود که چگونه با هر تلاش بی نتیجهاش بیش از پیش در عمق اقیانوس مبهم تاریکش فرو میرفت و خود که بی هدف این جدال بی نتیجه جان و امواج را به تماشا نشسته بود...
.
پ.ن: عکس تزیینی
اینستاگرام Ziba Karamali | زیبا کرمعلی
و او ایستاده و دست و پا زدنهای عاجزانه "جان" را به تماشا نشسته بود که چگونه با هر تلاش بی نتیجهاش بیش از پیش در عمق اقیانوس مبهم تاریکش فرو میرفت و خود که بی هدف این جدال بی نتیجه جان و امواج را به تماشا نشسته بود...
.
پ.ن: عکس تزیینی
اینستاگرام Ziba Karamali | زیبا کرمعلی