اوج خفت مهره‌های منطقه‌ای آمریکا

اوج خفت مهره‌های منطقه‌ای آمریکا ابتسام الکتبی، رئیس مرکز مطالعات سیاسی امارات در واکنش به پیشنهاد ایران برای گفت‌وگوی منطقه‌ای در جهت حل اختلافات، خواستار حضور آمریکا در این گفت‌وگوها شد. الکتبی طی رشته توییتی نوشت: «در مقابل اصرار ایران بر مذاکرات منطقه‌ای برای حل‌وفصل مسائل، کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس باید سیاست«بین‌المللی‌سازی مذاکرات» را دنبال کنند. برای اجرای این سیاست لازم است هرگونه مذاکره منطقه‌ای مشروط به مشارکت آمریکا به‌عنوان متحد استراتژیک کشورهای عربی شود تا از این طریق، به این مذاکرات مشروعیت بین‌المللی بدهند.» به گزارش خبرداغ به نقل ازروزنامه رسالت ، ابتسام الکتبی، رئیس مرکز مطالعات سیاسی امارات در واکنش به پیشنهاد ایران برای گفت‌وگوی منطقه‌ای در جهت حل اختلافات، خواستار حضور آمریکا در این گفت‌وگوها شد. الکتبی طی رشته توییتی نوشت: «در مقابل اصرار ایران بر مذاکرات منطقه‌ای برای حل‌وفصل مسائل، کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس باید سیاست«بین‌المللی‌سازی مذاکرات» را دنبال کنند. برای اجرای این سیاست لازم است هرگونه مذاکره منطقه‌ای مشروط به مشارکت آمریکا به‌عنوان متحد استراتژیک کشورهای عربی شود تا از این طریق، به این مذاکرات مشروعیت بین‌المللی بدهند.»با توجه به نقش خاصی که مرکز مطالعات سیاسی امارات در تدوین و تثبیت راهبردهای سیاست خارجی این کشور دارد، می‌توان مواضع رئیس این مرکز را مترادف با موضع مقامات اماراتی تلقی کرد. به عبارت بهتر، دخیل کردن آمریکا در هرگونه مذاکره منطقه‌ای میان ایران و اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس، خواسته صریح  بن زاید  و دیگر مقامات اماراتی می‌باشد؛ موضعی که قبلا مشابه آن را از زبان افرادی مانند  بن سلمان ولیعهد سعودی‌ها نیز شنیده بودیم. یک رمزگشایی ساده از این مواضع نشان می‌دهد که  منطقه غرب آسیا   دیگر مفهوم و حریم ذاتی  خود را برای مهره‌های آمریکا در ریاض و ابوظبی ازدست‌داده است. به عبارت بهتر،  موضع اخیر رئیس مرکز مطالعات سیاسی امارات، نقطه آشکارساز  تعلق‌خاطر مطلق امارات و عربستان   به ایالات‌متحده محسوب می‌شود. پس ازآشکارسازی روابط ابوظبی و ریاض با رژیم اشغالگر قدس، این  وابستگی  به‌مراتب بیشتر شده است. مقامات سعودی و اماراتی حتی  تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای   خود را رسما منوط به  کسب رضایت آمریکا  می‌کنند و دخالت بازیگران فرامنطقه‌ای در منطقه را امری مباح و بلکه لازم می‌شمارند.در اینجا، متوجه چرایی اقدامات مخرب عربستان و امارات در منطقه می‌شویم؛ اقداماتی مانند  کشتار و نسل‌کشی در یمن  ،  حمایت از داعش و تروریسم تکفیری  و به خاک و خون کشیدن هزاران انسان بی‌گناه در سوریه و عراق ، جملگی منبعث از همین رویکرد خطرناک بن سلمان و بن زاید است. در اینجا، متوجه چرایی اقدامات مخرب عربستان و امارات در منطقه می‌شویم؛ اقداماتی مانند  کشتار و نسل‌کشی در یمن  ،  حمایت از داعش و تروریسم تکفیری  و به خاک و خون کشیدن هزاران انسان بی‌گناه در سوریه و عراق ، جملگی منبعث از همین رویکرد خطرناک بن سلمان و بن زاید است. در این نگاه ، مقامات ارشد سعودی و امارات نه‌تنها کمترین دغدغه‌ای در خصوص ایجاد ثبات و امنیت در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا ندارند، بلکه خود را رسما به‌عنوان قطعه‌ای از  پازل امنیتی آمریکا در غرب آسیا  قلمداد می‌کنند. مقامات اماراتی و سعودی، بقای خود در رأس معادلات سیاسی و اجرایی کشورشان را مرهون حمایت‌های مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس می‌دانند. در ذهن آن‌ها  منطقه و متعلقات آن   نه اصالت دارد و نه موضوعیت! در چنین شرایطی،باید این حقیقت مطلق را دریافت که واژه  امنیت منطقه‌ای   و مصادیق آن ، در ذهن مقامات اماراتی و سعودی به‌گونه‌ای کاملا متفاوت( با ذهنیت جمهوری اسلامی ایران ) شکل‌گرفته است. اهداف کشورها و بازیگران منطقه نیز در این خصوص با یکدیگر متفاوت است. هدف جمهوری اسلامی ایران  اجتناب از مداخله بازیگران فرامنطقه‌ای   در غرب آسیاست و در مقابل، هدف ابوظبی و امارات، ایجاد شبکه‌ای  تمام آمریکایی-صهیونیستی  در منطقه! اکنون مقامات سعودی و اماراتی به نقطه‌ای رسیده‌اند که این  هدف   را به‌مثابه یک  موضع رسمی  مطرح می‌کنند! مسئله‌ای که اوج خفت متحدان و مهره‌های واشنگتن و تل‌آویو در منطقه را نشان می‌دهد. حنیف غفاری برای مطالعه ادامه این مقاله روی عکس کلیک کنید خبر داغ #سیاسی #حنیف_غفاری #آمریکا #ریاض #عربستان #مقامات_سعودی #اماراتی_ها #رژیم_اشغالگر_قدس #عربستان #داعش #تروریسم_تکفیری #خبر_داغ