هوا که سرد می شد جمع می شدن دور‌کرسی می نشستن و پاهاشون را ...

هوا که سرد می شد جمع می شدن دور‌کرسی می نشستن و پ
هوا که سرد می شد جمع می شدن دور‌کرسی می نشستن و پاهاشون را با بخاری ذغالی زیر کرسی گرم می کردند. روی میز تنقلات از انار و آجیل و چای و شیرینی برقرار بود و گاهی یه آش داغ حال و هوای دورهمی خانواده رو جذاب تر می کرد.
نه تلویزیونی بود و نه ماهواره ای و اگه کمی جلوتر تلویزیونی هم بود، از اینهمه اخبار بد و ترسناک خبری نبود. ساعت ها حرف داشتن با هم . گاهی مادربزرگ ها قصه می گفتن و گاهی هم پدربزرگ ها خاطره های دایی جان ناپلئونی شون را می ریختن روی میز و سر همه گرم می شد. بیرون پنجره خونه سکوت برف بود و گاهی شاید عابری با قژ قژ روی برف ها در سکوت رد می شد و سعی می کرد چرت فامیل را پاره نکند و خلوتشون رو به هم نریزد.
شاید نسل جدید حتی واژه کرسی را نشنیده باشند یا براشون تحمل چند دقیقه اش بدون گوشی و تبلت ممکن نباشه. ولی حتما بزرگ ترهای فامیل به درستی بهشون خواهند گفت تو نمی دونی بچه چه صفایی داشت.
تو بعضی خونه ها که گرامافون هم بود که نور علی نور بود و صدای بنان و مرضیه و دلکش هم می شد نوای دلنشینی که به این همه لذت اضافه می کرد.
هرچی انسان بیشتر شد و به قول خودش تمدن بشری پیشرفت کرد از زندگی خودش را دورتر کرد و بی تمدن تر شد با از بین بردن طبیعت و این همه حال خوش. حالا دیگه یه کرسی تو یه خونه شاید رویا نباشه و بشه ساختش اما حال و هوای اون خانواده ها که به معنای واقعی کلمه عاشقانه خوش بودند شده رویای دست نیافتنی. حیف!
نوشتم تا نسلی که سرش در گوشی است بداند کرسی چیست و زندگی بدون گوشی چگونه بوده است...
#تینا_پاکروان
عکس از کرسی خانه کاخ صاحبقرانیه نیاوران.
علت انتخاب این عکس، زیبایی این کرسی خانه بود وگرنه داشتن یک کرسی در هر خانه ای به راحتی داشتن یک پتو و یک بخاری و چهار متکا ممکن بود...

اینستاگرام Tina pakravan | تینا پاکروان