شرایط زمینه بازار

بیشتر معامله گران فنی از تجزیه و تحلیل نمودار با مفاهیم بافت بازار برای تجارت استفاده می کنند. مفهوم زمینه بازار به این صورت توصیف می شود که قیمت فعلی چگونه به سطوح خاصی واکنش نشان می دهد (محورها ، حمایت و مقاومت ، کارشناسی ارشد) ، نحوه عملکرد شاخص ها نسبت به شرایط تاریخی قیمت (مانند فروش بیش از حد ، خرید بیش از حد) و اینکه الگوها در چارچوب زمانی فعلی چگونه توسعه می یابند یا چندین بازه زمانی و غیره. هر معامله گر زمینه تجارت خود را برای تجارت توسعه می دهد. یکی از روشهای زیبا برای تعریف زمینه بازار ، استفاده از ساختار شبکه فیبوناچی است. فیبوناچی گرید از باندهای فیبوناچی (نشان دادن واکنش قیمت ، روندها) ، سطح محوری (برای نشان دادن مناطق پشتیبانی / مقاومت تاریخی) و ساختارهای بازار (برای نشان دادن نقاط بالقوه چرخش) تشکیل شده است. در هر نمودار معاملاتی ، چیدمان شبکه فیبوناچی برای درک چگونگی واکنش قیمت فعلی به باندهای فیبوناچی و اینکه آیا قیمت تمام شده است ، آیا قیمت در بالای / زیر باندهای شدید معامله می شود و اینکه آیا قیمت به حمایت واکنش نشان می دهد یا خیر ، ترسیم شده است. و سطح مقاومت توسط محورها تعریف می شود. تلاقی این سطوح در ساختار شبکه فیبوناچی ، همراه با ساختار الگوی در حال ظهور (و سطح هدف / توقف الگو) ، به یک معامله گر کمک می کند تا تصمیم خوبی بگیرد. تجارت الگو بسیار دقیق است ، زیرا هر الگو قوانین خاصی برای ورود / توقف و اهداف دارد. هنگامی که ترکیب می شود ، تجزیه و تحلیل الگوی هارمونیک و زمینه بازار امتیاز خوبی برای تجارت می دهد. الگوهای هارمونیک ممکن است شکست بخورند ، اما سطح شکست آنها کاملاً مشخص است و این اطلاعات قبل از تجارت کاملاً مشخص است. از این رو ، معاملات الگوی هارمونیک نسبت به سایر روشهای معاملاتی دارای نکات مثبت بیشتری است. توصیات الذهب شرایط و شاخص های دیگر زمینه / تأیید بازار شامل واگرایی ، چندین بازه زمانی ، باندهای فیبوناچی ، تحلیل Pitchfork اندرو ، میانگین های متحرک ، محورها ، کانال ها ، روند روند ، حجم و نوسانات است. مثال: مثال زیر نحوه استفاده از Market Context را با تجزیه و تحلیل الگو نشان می دهد. این مثال AAPL (تاریخ: 07 فوریه 2014) را نشان می دهد که یک الگوی خرچنگ سرسخت بالاتر از 200-SMA و خارج از باندهای فیبوناچی (نقاط A ، C) تشکیل می دهد و یک نقطه D در نزدیکی نوارهای فیبوناچی تحتانی با الگوی خرچنگ تشکیل می شود. همچنین ، الگویی را که در زیر سطح باند فیبوناچی معامله می شود و معامله در نزدیکی باند فیبوناچی پایین تر ، مشاهده کنید ، که نشان دهنده راه اندازی احتمالی خستگی است. پس از اتمام تنظیمات Bullish Crab ، قیمت بالاتر از EL معامله شد تا ورود طولانی به تنظیمات را نشان دهد. روند کلی AAPL نیز صعودی است ، زیرا شیب قیمت بالاتر از 200-SMA است. در 07 فوریه 2014 ، یک معامله صعودی طولانی مدت در بالای 73.71 با توقف در زیر 70.50 (-3.21) وارد شد. سطح هدف 77.7 تا 79.7 منطقه هدف 1 ، 85.3-89.4 منطقه هدف 2 است. توصیات الذهب نمودار زیر (9 ژوئن 2014) روند پیشرفت و تکمیل اهداف AAPL Bullish Crab را نشان می دهد. ورودی ها و توقف های تجاری الگوهای هارمونیک معاملات با سطح ورودی محاسبه شده بیشتر مورد علاقه این نویسنده است تا اینکه آنها را کورکورانه در سطوح اصلاح یا مناطق معکوس مورد حمایت کارشناسان تجارت هارمونیک معامله کند. اکثر معامله گران هارمونیک پیش بینی می کنند که این الگوی معکوس باشد و سعی در معامله این الگوها در "منطقه معکوس" دارد و در نهایت معاملات متضاد (ضد روند) را انجام می دهند. برای ورود به یک معامله ، تأیید قیمت معکوس قیمت را همراه با تغییر روند معکوس از "مناطق معکوس" ترجیح می دهم. https://www.gold-pattern.com/ بیشتر ورودی های تجاری الگوی هارمونیک در حوالی نقطه "D" در منطقه معکوس اتفاق می افتد. این می تواند یک خرید (با الگوهای صعودی) یا فروش (با الگوهای نزولی) باشد. معمولاً "D" با تلاقی پیش بینی ها ، بازگردانی ها و پسوندهای تاب های قبلی (پاها) مشخص می شود که در کل به عنوان "منطقه برگشت" شناخته می شود. به نظر من ، وقتی قیمت ها به این منطقه می رسند ، این یک فرصت برای تجارت بالقوه است ، اما هنوز سیگنالی برای تجارت نیست. معیارهای ورود و اعتبار الگوی توسط عوامل مختلف دیگری از جمله نوسانات فعلی ، روند زمینه ای ، ساختار حجم در الگو و داخلی بازار و غیره تعیین می شود. اگر الگوی معتبر باشد و روند زمینه ای و داخلی با بازار موافق تغییر الگوی هارمونیک باشند ، پس ورود سطح (EL) را می توان با استفاده از دامنه قیمت ، نوسانات یا ترکیبی محاسبه کرد. Stop در بالای / زیر آخرین محوری قابل توجه قرار می گیرد (در الگوهای 5 و 4 نقطه ای زیر D برای الگوی صعودی ، بالاتر از D برای الگوهای نزولی). توصیات العملات مناطق هدف مناطق هدف در الگوهای هارمونیک بر اساس اصلاح ، پسوندها یا پیش بینی های نوسانات ضربه / اصلاحی و نسبت های فیبوناچی از نقطه عملکرد ساختار الگو محاسبه می شوند. به عنوان مثال ، در الگوی صعودی گارتلی ، مناطق هدف با استفاده از پایه XA از نقطه اقدام تجاری (D) محاسبه می شوند. پیش بینی ها با استفاده از نسبت های فیبوناچی مانند 62٪ یا 6/78٪ پایه XA محاسبه شده و به نقطه عمل (D) اضافه می شوند. نسبت های پسوند مانند 1. ، 1.27 ، 1.62 ، 2. ، 2.27 یا 2.62 برای سطح بالقوه هدف محاسبه می شوند. مناطق هدف اصلی از D محاسبه می شود ، با 62٪ -78.6٪ پای XA به عنوان اولین منطقه هدف و 127٪ -162٪ به عنوان منطقه هدف دوم.