دست‌های هاتف پیر شد خودش چیزی نگفت دیگران هم دست‌های هاتف...

دست‌های هاتف پیر شد  خودش چیزی  نگفت دیگران هم دس
دست‌های هاتف پیر شد
خودش چیزی نگفت، دیگران هم. دست‌های هاتف، صورتش پاهایش در آتش سوختند، چروکیدند، پیر شدند اما نه به یکباره
نه آنطور که همه جا شعله‌ور شود و وقتی برای فرار نداشته باشد یا بخواهد فرار کند اما نتواند. همان موقع که آتش گداخت می‌توانست برود اما ماند برای نجات سگ‌ های گرفتار شده، مبادا بسوزند بترسند یا لرزه بر اندام‌شان بیفتد، نجات‌شان داد
به تنهایی
در سکوت
دست‌های هاتف پیر شد

هاتف اسداللهی مربی تربیت سگ و حامی حیوانات، شاعر و نویسنده چندی پیش هنگام آتش سوزی در پانسیون تربیت و نگهداری سگ‌ها، برای نجات آنها به داخل آتش رفت و در انفجار دوم دچار سوختگی شدید شد.
hatef_asadollahi

#حمایت_از_حیوانات
#فداکاری
#هاتف_اسداللهی
#نرگس_آبیار

اینستاگرام Narges Abyar