جوونتر که بودم فکر میکردم هیجانانگیزترین قسمت هر خونهای ...
جوونتر که بودم فکر میکردم هیجانانگیزترین قسمت هر خونهای کتابخونهاست.به خونهی هر کسی که میرفتم احوالپرسی کرده نکرده جلوی کتابخونهاش بودم و اگه یکی از کتابهایی که دوست داشتم رو پیدا میکردم سر ذوق میاومدم وداد سخنها میدادم و به خیال خودم کلی خوشمشرب میشدم...الانچند سالی هست متمدنتر شدم. حالا وقتی میرم جایی بلد شدم لم بدم و به صاحبخونه گوش کنم. میذارم ببینم صاحبخونه دلش میخواد از چی برام حرف بزنه. داره مزه سکوت میره زیر زبونم. (توضیح عکس: من شلختهنیستم حتی اگه خلافش به نظر برسه)
اینستاگرام Falamak joneydi
اینستاگرام Falamak joneydi