دیگر مپرس از من نشان مصرعی از سعدی که نامِ عکس رضا کیانیان ...
«دیگر مپرس از من نشان»... مصرعی از سعدی که نامِ عکس رضا کیانیان شدهاست. عکسی که چند روز پیش دیدماش و بسیار به احوالاتِ روحیام نزدیک است. یک ساختار معناساز که در آن مولفههای آشنا در هم ترکیب شدهاند تا شکلی از «رفتن» را بسازند. امری که باعث شده تمامِ تکههای عکس دچارِ موقتیبودن باشند. از آفتاب و شاخهی سبز و سایهها تا دخترِ دوان و کبوترِ پرّان.حفرهای که میان دختر وکبوتر ایجاد شده با عناصرِ موقتی دیگر تکمیل است. این گریزِ دو سویه در عینِ شاعرانهگی بیانگرِ روایتی رئالیستی هستند. منتها رئالیسم را در معناسازیِ ثانویهی خود عیان میکنند. جنسی از رهایی که هنوز اندک امیدی به ثبتشان وجود دارد. به نگهداشتنشان و جلوگیری از رفتنشان به بیرونِ قاب. با توجه به یکی از مهمترین وجوهِ زیباشناسی اسلامی که درش نور محور و مَرتبتدهندهی عناصرِ حیات است اینجا نیز نور نقشی محوری دارد که اصولن در سایر عکسهایی که از کیانیان دیدهام نیز به آن توجه شده. نوری که منبعی ناپیدا دارد و سایههایی را ساخته است. امری که در این زیباشناسی ما را متوجه مفهومِ نمادیناش میکند. مفهومِ «برخورداری» از میزانهای مختلف نور. و این نور در پایینترین درجهی قدرت خود است. نتوانسته جلوی زوال را بگیرد. بلکه خود نشانهایست به زوال در عینِ زیبایی. نوری که در حالِ افول است و پایانی در خود مستتر دارد. بیتردید کیانیان علاقه داشته رابطهی معکوسی میانِ دو سوژهی اصلی خود بسازد. دخترِ گیسو در باد و کبوتر رها. هر دوناگهان در حالِ ترکِ صحنه هستند. و این حرکت فقدان عظیمی ساخته که آن نور کمرمق و شاخهی سبز نمیتوانند جایشان را بگیرند. ولی این فقدان و زوال محتوم زیباست. حسی خوشایند در مخاطب میسازد. این گریز همه جانبه را باور میکند و مدام به آن بازمیگردد. خروج از صحنه میتواند معناهای مختلفی برای این مخاطب بسازد اما بیشک یکی از مهمترینهایاش «گمشدن» است. انگار عکس لحظاتی قبل دارای یک ساختار منظم و منطقی بوده با حضور عناصر خود و ناگهان یک «اتفاق» آن را چنین به هم زده و به حرکت واداشته است. اتفاقی که میتواند ناشی از هر علتی باشد اما اینجا باعث انهدامِ وحدت شده. همان مفهومی که عملن در خوانش درجات نور نیز با آن مواجه هستیم. انهدام رخ داده و گریز آغاز شده است و ما فقط ناظر آن هستیم. و عکاس موفق میشود با این قاببندی علاوه بر مفهومِ حرکت معنایی از «گریز» بسازد. انگار هولی فضا را در بر گرفته که حتا این شاعرانهگی نیز نمیتواند مقابلاش ایستاده و قابل تحملاش کند. هولی که آمادهی آشکارشدن است.
اینستاگرام رضا کیانیان
اینستاگرام رضا کیانیان