مى خواهم زنده بمانم کتاب قصه زندگى من هنوز تموم نشده یا ح...

مى خواهم زنده بمانم
مى خواهم زنده بمانم
کتاب قصه زندگى من هنوز تموم نشده یا حداقل پایانش این نیست !
درون کتابم لحظه هاى وحشتناک و آدمهاى ترسناک زیادى بودن که آزارم دادن ولى من نمردم ،
درست لحظه اى که احساس مى کردم همه چیز تمومه
خدا معجزه مى کرد و من دوباره از حال خوبم مى نوشتم ...
خیلى چیزها زود مردن مثل کودکیم ،نوجوانیم و ...
ولى من زنده موندم...
لحظه هایی رو که از ته دل خندیدم ،هنوز براى اون که خیلى دوسش دارم تعریف نکردم ،
هنوز تا صبح با او نرقصیدم هنوز تو چشماش خیره نشدم ... هنوز دلم شیطنت هاى کنار دریا مى خواهد خوابیدن روى ماسه هاى داغ ، حس کردن گرماى آفتاب روى پوستم ... اما انگار حتى تصور کردنش هم برام سخته
پس چجورى بنویسم ؟؟
قرار نبود کتاب من این جورى تموم بشه
اما یادم نبود که اصلا قرار نبود قرارى باشه!
مى خواهم زنده بمانم تا حداقل کتابم رو تموم کنم
خداروشکر که هنوز مى تونم بنویسم
ولى زیاد وقت ندارم ،شبیه ندیمه ى گیلیاد شده ام که فرمانده و زنش منتظر خبر خوبى هستن از من ولى من بچه را سقط کردم ... ذهنم کار نمى کنه ...
آدمها باید باشن تا کتاب من معنا پیدا کنه
ولى چى شده همه دارن مى میرن ؟! یهو کتاب زندگى اونها چه بى رحمانه نوشته شد ...
نویسنده خدا نبوده ، مى دونم کار اونیست .
چطور این پایان تلخ براى اونها نوشته شد ؟ براى ما که هنوز موندیم شده یه تلخى بى پایان چون بى خبریم ...
ولى من قصدم باز گذاشتن پایان قصه ام نبود
قصه من در ذهنم پایان خوشى دارد ، پراز اتفاقهاى خاص و زشت و زیبا بد و خوب ولى با یک پایان عاشقانه بى نظیر ...
مى خواهم زنده بمانم تا عاشقانه اى عجیب ولى دلنشین رو بنویسم ...
زنده بودیم اگه فردا وعده ما لب دریا ...
#الهه_حصاری
#elahehesari
پ ن آسون نیست ولى باید زنده موند و زندگى کرد🦋

اینستاگرام Elahe Hesari