"رستم و اسفندیار" داستان رستم و اسفندیار را بسیاری از شاهن...

رستم و اسفندیار
"رستم و اسفندیار"

داستان رستم و اسفندیار را بسیاری از شاهنامه پژوهان نقطه اوج هنر و حکمت داستان سرایی در شاهنامه دانسته اند. پژوهندگان بسیار داستان را نقد و تحلیل کرده اند، از جمله کتاب های آقای محمدعلی اسلامی ندوشن و شادروان شاهرخ مسکوب با عنوان "رستم و اسفندیار" و "مقدمه ای بر رستم و اسفندیار" قابل مطالعه است. ما در اینجا تنها به نکته های پراکنده ای از گوشه و کنار داستان بسنده کرده ایم:

گشتاسب، پدر اسفندیار، پادشاهی جاه طلب است و اسفندیار نیز این صفت پدر را دارد که در پی جاہ و جلال پادشاهی است و اصرار دارد که پدر سلطنت را به او بسپارد و پدر بهانه های گوناگون می آورد که یکی از آنها هفت خوان اسفندیار است. فرق هفت خوانِ رستم با هفت خوانِ اسفندیار در همین است که رستم برای نجات شاه ایران و یارانش از چنگال دیو سفید راهی کوه و بیابان شده است و با شیر و اژدها و جادو می جنگد در حالی که اسفندیار در سودای خویش است و رنج او برای راحت دیگران نیست بلکه برای وجاهت خویش است.
آخرین بهانۀ گشتاسب این است که اگر به ایران روی و رستم را دست بسته به نزد من آوری من تخت و تاج را به تو وا می گذارم و اسفندیار شرط را می پذیرد اما مادر اسفندیار، کتایون، که از این درخواست آگاه شده و آن را کاری ناممکن و مایه بلا و نگون بختی می داند فرزند را پند می دهد که زنهار برای رسیدن به ملک و جاه، خود را در این مخاطره مینداز که دست رستم را حتی چرخ بلند نتواند بست. افزون بر اینکه تو هم اکنون دارای آن ملک و جاه هستی و چند سالی دیگر پدر، خود میدان را ترک خواهد کرد و پادشاهی به تو خواهد رسید. اسفندیار از پندهای گوهر آموز مادر رخ برتافت و به او رسید آنچه رسید.

برگرفته از کتاب "گنجینۀ آشنا"
به قلم حسین الهی قمشه ای
مینیاتور چشم اسفندیار، برگی از شاهنامه
#رستم #اسفندیار #گنجینه_آشنا #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه _ای #اینستاگرام
#Rostam #Esfandiar #A_Treasury_of_the_Familiar #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official

اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای