🔹️ 🔹️ 🔹️ "رزم رستم با اشکبوس"🔹️ 🔹️ کمان را بمالید رستم به چ...

🔹️
🔹️
🔹️
🔹️
"رزم رستم با اشکبوس"🔹️
🔹️
کمان را بمالید رستم به چنگ
بغّرید غرّیدنی چون پلنگ
پس آنگه به بند کمر برد چنگ
گزین کرد یک چوبه تیر خدنگ
خدنگی بر آورد پیکان چو آب
نهاده بر او چار پرّ عقاب
بمالید چاچی کمان را به دست
به چرم گوزن اندر آورد شست
ستون کرد چپ را و خم کرد راست
خروش از خمِ چرخِ چاچی بخاست
چو سوفارَش آمد به پهنای گوش
ز چرم گوزنان بر آمد خروش
چو بوسید پیکان سر انگشت او
گذر کرد از مهرۀ پشتِ او
چو زد تیر بر سینۀ اشکبوس
سپهر آن زمان دست او داد بوس
قضا گفت گیر و قدر گفت ده
فلک گفت احسنت و مه گفت زه
فردوسی
🔹️
□ در شاهنامه چه بسیار است
لحظاتی که از اقتدار سخن
و فصاحت بیان
خواننده به اهتزاز می آید
و افزون بر لذت داستان
از نفسِ ترکیب کلمات
که مانند یک قطعه موسیقی
موزون و خوش آهنگ و دلنواز است
غرق در لذت و ابتهاج می شود.
یکی از اینگونه قطعات گزیده فوق است
از داستان اشکبوس
که به جنگ رستم آمده
و لاف و گزاف پهلوانی می زند
و رستم بدون اسب و شمشیر
تنها با یک کمان به جنگ او می آید
و با یک تیر او را به جای خود می نشاند.
تیر رستم نیز برای خود حماسه ای دارد که
پهلوانان سپاه دشمن:
میان سپه تیر بگذاشتند
مر آن تیر را نیزه پنداشتند.

برگرفته از کتاب "گنجینه آشنا"
به قلم حسین الهی قمشه ای
تصویر: مینیاتور عهد صفوی
#رزم #رستم #اشکبوس #گنجینه_آشنا #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#Battle #Rostam #Ashkboos #A_Treasury_of_the_Familiar #Drelahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official

اینستاگرام صفحه رسمی حسین الهی قمشه ای