.. پیشنهاد برای خواندن👇📚 عبد کز کرده بود گوشه‌ی اتاق،و حال ...

..
پیشنهاد برای خواندن👇📚
عبد کز کرده بود گوشه‌ی اتاق،و حال خودش بدتر از من بود.
اومدم تکون بخورم که درد پیچید توی تنم و ناخودآگاه فریاد کشیدم.عبد از چا پرید و تندی خودشو کشوند کنار تختم و گفت:« درد داره؟»
با سر تایید کردم و سرمو که درست دویست کیلو شده بود گذاشتم رو بالش.
عبد لبخند موذیانه ای زد و گفت:«درد خوبه...
آدم احساس می کنه هنوز زنده‌ست!»
گفتم: «خفه شو.»
soheildanesh
#کتاب#کتاب_بخوانیم

اینستاگرام Sara Bahrami | سارا بهرامی