« رفتن » رفتن که بهانه نمیخواهد، یک چمدان میخواهد از دلخوری...

« رفتن »
« رفتن »
رفتن که بهانه نمیخواهد،
یک چمدان میخواهد از دلخوریهای تلنبار شده و گاهی حتی دلخوشیهای انکار شده....
رفتن که بهانه نمیخواهد،وقتی نخواهی بمانی، با چمدان که هیچ بی چمدان هم میروی!
« ماندن »!
ماندن اما بهانه میخواهد
دستی گرم ، نگاهی مهربان، دروغهای دوست داشتنی ، دوستت دارمهای که میشنوی ، اما باور نمیکنی
یک فنجان چایی، بوی عود، یک آهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شیرین......
وقتی بخواهی بمانی،
حتی اگر چمدانت پر از دلخوری باشد،خالیش میکنی
و باز هم میمانی.....
میمانی و وقتی بخواهی بمانی، نم باران را رگبار میبینی، و بهانه ای میکنی برای نرفتنت
آری
آمدن دلیل میخواهد
ماندن بهانه
ورفتن هیچکدام .....

پی نوشت : عکس مربوط به فیلم شرقی

اینستاگرام Fariba Kosari