روزی یک کشتی پر از عسل در ساحل لنگر انداخت وعسل ها درون بشک...
روزی یک کشتی پر از عسل در ساحل لنگر انداخت وعسل ها درون بشکه بود... پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت: از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی تاجر نپذیرفت و پیرزن رفت...
سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد
آن مرد تعجب کرد و گفت: از تو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او میدهی؟
تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم... .
پروردگارا... خودت به اندازه ی سخاوتت
بر من و دوستانم عطا کن
که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم... .
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#کرونا_ماندنی_نیست
#danialebady
#danialebadi
#سبک_من_با_دانیال_عبادی
#سبک_من
#دانیال_عبادی
#آیفت_هنر
#iefte_honar
#imode
اینستاگرام Danial Ebadi / دانیال عبادی
سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد
آن مرد تعجب کرد و گفت: از تو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او میدهی؟
تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم... .
پروردگارا... خودت به اندازه ی سخاوتت
بر من و دوستانم عطا کن
که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم... .
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#کرونا_ماندنی_نیست
#danialebady
#danialebadi
#سبک_من_با_دانیال_عبادی
#سبک_من
#دانیال_عبادی
#آیفت_هنر
#iefte_honar
#imode
اینستاگرام Danial Ebadi / دانیال عبادی