امروز لعنتی شد یک سال.یک سال که ندارمت بهترینم. پدر .صبح ها...

امروز لعنتی شد یک سالیک سال که ندارمت بهترینم
امروز لعنتی شد یک سال.یک سال که ندارمت بهترینم.
پدر .صبح ها وقتی چشم باز میکنم اولین چیزی که تو منگی خواب و بیدار جلوی چشمامه صورت نازنینته و شبها که با تقلای قرص و فیلم وکتاب تلاش میکنم خوابم ببره اخرین چیزی که جلوی چشمامه تویی.خاطرات مگه دست از سرم برمیدارن؟مگه یه استراحت بخودشون میدن ؟هربار یکی از خاطراتت.وقتی هم در خواب خوابت و میبینم و بیدار میشم با اون تپش قلب بالایی که تو اون لحظه دارم توانایی اتش زدن جهان رو تا لحظاتی واقعا دارم.
وقتی بهترینت رو از دست بدی دیگه چیزی ترس نداره برای از دست دادن مگر این که خودتم پدرباشی و این چرخه ی لعنتی ادامه پیدا میکنه.گفتم لعنتی چون وقتی پدر هستی میفهمی تازه که پدر بودن چه سختیهایی با خودش داره ،چه کوتاه اومدنهایی ،چه محتاط بودنهایی،چه سکوت کردنهایی ،فقط برای اطمینان از اینده ی فرزندت.وقتی پدر هستی حس یک بالن رو داری که بهت وزنه هایی اویزونه که اینقدر وزنه ها سنگینن که حس میکنی فقط یک بالون تزیٔینی هستی .بالونی روی زمین و توی یک قفس.وزنه ها ترمزین برای سرکشیهای روح و ذهنت،
الان یکساله از این قفس ازاد شدی و من خودخواه بی منطق،اصلا گوربابای هرچی منطقه .فقط میخوام کنارم باشی .تو این قفس.دلم برات تنگ نیست ،شکسته،درد میکنه. فقط دستهات و میخوام .میفهمی؟

اینستاگرام Amir Hossein Rostami🇮🇷