🦂 نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم برفت در همه عالم به بی دلی...

🦂
🦂
نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم
برفت در همه عالم به بی دلی خبرم
نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم
من از تو روی نخواهم به دیگری آورد
که زشت باشد هر روز قبله دگرم
بلای عشق تو بر من چنان اثر کرده‌ست
که پند عالم و عابد نمی‌کند اثرم
قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
میان آن همه تشویش در تو می‌نگرم
به جان دوست که چون دوست در برم باشد
هزار دشمن اگر بر سرند غم نخورم
نشان پیکر خوبت نمی‌توانم داد
که در تأمل او خیره می‌شود بصرم
تو نیز اگر نشناسی مرا عجب نبود
که هر چه در نظر آید از آن ضعیفترم
به جان و سر که نگردانم از وصال تو روی
و گر هزار ملامت رسد به جان و سرم
مرا مگوی که سعدی چرا پریشانی
خیال روی تو بر می‌کند به یک دگرم
#سعدی_بخوانیم #سپیده_گلچین
حضرت سعدی که من به تازگی شیفته ی ایشان شده ام، هیچگاه کمال خودرا به رخ مخاطبانش نمی کشد. همچون سالاری بلند منزلت، در عین کمال و برتری متواضع و خاشع است و به همین دلیل دل هر صاحبدلی را می رباید و در گوشه خاطر هر کسی، جایی برای خودش باز می کند.
شعرش به دیدار اول، ساده و صمیمی و بی تکلف جلوه می کند؛ روان و زلال است و بی هیچ تمهید و مقدمه ای، برقراری ارتباط با دیگران را جستجو می کند.
فخر نمی فروشد و تکبر نمی ورزد. دست دوستی و ارادت به سویمان دراز می کند و سلام می دهد...
اما چون پرده احساس را به کنار می زنیم و از سر عقل و تأمل در اشعارش، درنگ می کنیم، در می یابیم که شفافیت عنصر زبان در شعر او سهل و ساده امکان وجود نیافته است؛ بلکه صیقل مداوم شعر، کوشش بی وقفه در عرصه زبان، و استفاده از تمام عناصر که تعالی شعر را دامن می زنند، به آثار او چنین سلامت و روانی سحرآفرین بخشیده است.

اینستاگرام Sepidehgolchin