پرسپولیس یاد گرفت و یاد داد ؛ هشدار جدی به پرسپولیس و استقل...
پرسپولیس یاد گرفت و یاد داد ؛ هشدار جدی به پرسپولیس و استقلال
چرا من باید باور کنم که ما، تیمی هموزن اولسان هیوندای ۵، ۶ تیم و بلکه ۷، ۸ تیم خوشنقش دارد که نه پرسپولیسند و نه استقلال ولی خوبند و فوتبال مقبول و روز به روز بهتر شونده بازی میکنند!
یکم- از بازی پرسپولیس- اولسان هیوندای کره، چه نتیجهای باید گرفت؟ چشمها را بر تمامی واقعیتهای میدانی بستن و ناتوانستن پرسپولیس- قهرمان ۴ ساله لیگ برتر- را عمده کردن و سپس تعمیم دادن اشکالات واقعاً موجود در بازی پرسپولیس را به تمام فوتبال ایران و نتیجه گرفتن که:
…باز هم نشد و نمیشود!… یک بار دیگر باختیم و همیشه باید بازنده باشیم، آنهم به چه دلیل علمآورانهای؟ چون تا امروز باختهایم و از آنجا که روز شنبه ۲۹ آذر ۹۹ را هم به حریف دادیم، پس این جریان شکستپذیر ادامه پیدا میکند و ما «باختخوش»های خوش باخت، از پیش محکومیم و از قبل بازندهایم!
با این تفکر- که نیمه پر لیوان را نمیبیند، چون دیدن را بلد نیست و نیمه خالی آن را پررنگ میکند- دعوا نداریم! ولی از ارزیابی و از اعتقاد خود که متکی است به ارزیابی نحوه بازی و میدانداریاش در زمین، برنمیگردیم! پرسپولیس باخت ولی برای باختن و برای مغلوب شدن بازی نکرد! مرد و مردانه بازی کرد ولی کمفشار! پرسپولیس، عامل جنگهای لازم دو به دو نبود! ما، آغازگر جنگها نبودیم!
فوتبال در بتن آرمه
دوم- ما هم مثل یحیی، وقتی میگوید: باید هر دو بازی مردانش، برابر نساجی و ذوبآهن برگزار میشد، میفهمیم که چرا و دیدیم که چرا؟ پرسپولیس کم بازی کرد و قابلیت لازم برای انجام دادن یک فینال را کسب نکرد! خیلی ساده و خیلی بدیهی! کاملاً قابل پیشبینی! و قابل پیشگیری!
عواملی که علت وجودیشان و فلسفه حضورشان، توجه به همین نکات ظریف، پرتعداد و قابل گمانهزنی است، کار خود را درست انجام ندادند! میپرسید کی؟ میگوییم: …از همان روزی که قرار شد در زمین نمدپوش شده، رشتهدار و علفی شکل قائمشهر مسابقه داده شود! کار از این مرحله است که عیب دارد! مسئله وقتی موجودیت و پیکره فوتبال ما را میبلعد که بیخیالانه و شهلانگارانه، حکم میکنند و فرمان میدهند که باید روی زمین بتن آرمه ۸۰ سانتی، فوتبال بازی کنید که نمیشود! و نباید هم بشود!
زمینهای کره، ژاپن، چین، مالزی و همه شرق آسیا را مقایسه کن با کارگاههای نمدمالی ما! ببین که گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان!
پرسپولیس یاد گرفت و یاد داد
سوم- همه این حرفها به جای خود! همه این رد و قبولها را میپذیریم و میگوییم «مربوط میشوند به ذات خوشطینت فوتبال»! اما برای این سؤال هم یک جواب محکمهپسند لازم داریم که بدانیم: نظیر این پرسپولیس که در فینال باشگاههای آسیا پا به پای کرهایها آمد و در دقایقی بهتر هم آمد، چند تیم دیگر داریم؟ فقط استقلال؟ یا انصافتان آنقدر هست که بگویید، تراکتور هم، گلگهر هم، سپاهان و فولاد اهواز هم! درباره نفت آبادان چه نظری دارید؟
پرسپولیس فینال لیگ آسیا، از این تیمها که شمردیمشان، چه چیز بیشتری دارد؟ فوتبال استقلال، با همه دردسرهای ریشهدارش و با همه کاستیهای پر شاخ و برگش، چه کمبودی دارد؟ یا تراکتور که گاهی به نظر میرسد نمیداند چه کار میخواهد بکند؟
چرا من باید باور کنم که ما، تیمی هموزن اولسان هیوندای ۵، ۶ تیم و بلکه ۷، ۸ تیم خوشنقش دارد که نه پرسپولیسند و نه استقلال ولی خوبند و فوتبال مقبول و روز به روز بهتر شونده بازی میکنند!
بُریده از نامدیران
سلام بر خودمان
چهارم- منظور از راهاندازی لیگ برتر چه بود و چه هست؟ برای چه یک سازمان عریض و طویل از مردان کاربلد و از ناکاربلدان الکی خوش را سرگرم و مشغول مسابقههای موسوم به لیگ کردهایم؟ اگر قلعهنویی نتواند یک تیم خوب- به معنای واقعیاش خوب- درست کنر، پس حیف…
اگر نکونام فولاد اهواز را در قالب یک تیم خوب ولی صرفاً مدافع پیش ببرد که به اهداف استراتژیک فوتبال ایران کمکی نکرده است! یا تراکتور که ماندهایم چه باید فهمید، چه میتوان فهمید از آنچه دلخواهش است و دنبال آن است!
لیگ آسیا، نه آنطور که ما دنبالش بودیم تمام شد! بازنده شدیم! پرسپولیس خوب هم ظاهر شد اما باخت! حالا چه باید کرد؟ صبر کنیم تا خودش خشک شود و بیفتد؟ یا درسی لازم است، عبرت باید آموخت و دست به کار شد؟! از فدراسیونیها، امید هیچ ثمری نیست! ما باید هوای فوتبال را داشته باشیم! این ما هستیم که فوتبال را مثل بچهمان دوست میداریم! آنها که دستاندرکارند، حیوونکیها گناهی ندارند، «اینکاره» نیستند! باید مردان اینکاره و دلسوختههای عاشق را به وسط میدان کشید! تا ۱۰ اسفند باید خیلی از کارها را ممکن کرد!
برای مطالعه ادامه این مقاله روی عکس کلیک کنید
پارس فوتبال
#استقلال #پرسپولیس