حالا داستان حذف تحریم چه می شود
حالا داستان حذف تحریم چه می شود
ساعت 24 - واقعیت این است که داوری از سوی محمود احمدینژاد رییس دولتهای نهم و دهم که تحریمها اثری بر اقتصاد ایران ندارند، با هر نیت و با هر استدلال کارشناسانهای حرف نادرستی بود و متاسفانه این داوری در ایران ریشه دواند.
نگاهی به ادبیات سیاسی درباره تحریم در ۱۰ سال سپریشده نشان میدهد یک جریان سیاسی خاص با رفتاری بر پایه امیدوارسازی شهروندان تلاش کرد نمود و ماهیت تحریمهای اقتصادی را برخلاف حقیقت نشان دهد. این جریان سیاسی- فکری به ویژه در هفت سال و نیم فعالیت دولتهای روحانی و پس از برقراری دوباره رژیم تحریمها از سال ۱۳۹۷ تا امروز همه نیروی خود را بر این متمرکز کرده که بخش اصلی تنگناهای اقتصادی سیاستهای ناکارآمد اقتصادی است که دولت اتخاذ و اجرا کرده است. واقعیت تلخ این است که دولت آقای روحانی به ویژه دولت دوم او جایی برای دفاع از کارنامهاش برای هواداران اصلاحات باقی نگذاشته و دولت دوازدهم با ترکیبی از سه فرمانده اقتصادی با وزن، تجربه و دانش متوسط و پراکندگی ذهن و کارنامه و برنامه و با تغییرات پی در پی در دو وزارتخانه اصلی تولید و تجارت اقتصاد ایران را سستتر از همیشه کرد. امیدوارسازی بیهوده برخی از اعضای دولت و پنهانسازی آمارها و ارقام و اعداد از طرف آنها شهروندان را نیز از دولت فعلی ناامید کرد البته معنای این داوری چنین نیست که منتقدان همه کاستیها و کجیها را بر دوش ناکارآمدی دولت بگذارند. دولت دوازدهم نیز در نمایش واقعیتهای رژیم تحریمهای اقتصادی به راه دولتهای احمدینژاد رفت و با این راهبرد که نشان دهد اتفاقی نیفتاده و احتمالا برای جلوگیری از تلاطم در بازارها و در رخدادهای احتمالی سیاسی حرفی از آثار و پیامدهای بحران بر زبان نیاورده است. این در حالی بود که بود و هست تحریمها بیش از نمود آن بوده و هست.مهمترین آثار تحریم اولا، کاهش صادرات نفت ایران بهطور آشکار و با قیمتهای روزآمد اوپک بوده و هنوز نیز ادامه دارد. البته جز تعدادی اندک خبر ندارند که دولت و وزارت نفت از چه راههایی و به چه میزان نفت را به شکل پنهان و با قیمتهای حراج زده شده میفروشد و این مساله درآمد ارزی بهطور میانگین ۵۰ میلیارد دلار در سال را از کف اقتصاد ایران ربود. در صورتی که میانگین قیمت دلار در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ را به ترتیب ۱۳ هزار تومان و ۲۰ هزار تومان فرض کنیم دولت به ترتیب ۶۵۰ هزار میلیارد تومان و هزار هزار میلیارد تومان را از دست داد و کسری بودجه را به چشم دید. علاوه بر این رژیم تحریمها نقل و انتقال داراییهای ارزی ایران را نیز ناممکن کرد و ایران نمیتواند منابع ارزی خود در دیگر کشورها را جابهجا کند. این واقعیتها را اگر در کنار تحریمهای بیمه، حملونقل، پتروشیمی، فولاد، خودرو، بانک مرکزی و… قرار دهیم میبینیم که نمود آن برای جامعه روشن نشده است. فقط در همین هفتههای تازهسپریشده است که از یک طرف علی ربیعی سخنگوی دولت و از طرف دیگر عباس عبدی روزنامهنگار سرشناس ایرانی از دولت خواستند که ابعاد پیدا و پنهان تحریمها را آنگونه که هست برای مردم توضیح دهد.
بود و هست تحریم
رژیم تحریمهای اعمالشده از سوی دولت ترامپ چند ویژگی دارد. ویژگی نخست آن زنجیرهای از تحریمهای مرتبط به هم است که در هر مرحله کار را برای کار دیگر تنگ و اجازه فعالیت عادی را از اقتصاد سلب میکند. ویژگی دوم این است که روزنامهها و جاهای نفسکش در تحریمهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ را شناسایی کرده و ابعاد را گستردهتر کرده است. رژیم تحریم برقرار شده از توالی و نظم برخوردار است و روندی توقفناپذیر را تجربه کرده و با ورود به تحریمهای سیاسی ابعاد روحی و روانی را نیز لحاظ کرده است. وقتی رییس دیپلماسی یک کشور از طرف کشوری با تواناییهای سیاسی درجه اول تحریم میشود معنایش این است که میخواهند بر روح و روان جامعه و تار و پود دولت اثر بازدارنده بگذارند.واقعیتهای تحریمهای در حال اعمال که تا پایان روز کاری دولت ترامپ بر آنها اضافه میشود به اندازهای گسترده است که گفته میشود حتی به تحریم کشتیهای نفتکش و هواپیماهای کمککننده به رفع تحریم رسیده است.
حالا چه میشود
دولت آقای روحانی به درستی و با داشتن اطلاعات کافی از دار و ندار ایران برای نقد شدن و خرج کردن برای فقط چند قلم کالا مثل نهادههای دامی، روغن نباتی، چای و امنیت و آرامش دیگر کافی نیست.داراییهای دولت شامل بنگاههای صنعتی اگر قرار باشد از مسیر بورس عرضه و به پول تبدیل شود زمان میخواهد و در غیر این صورت خریداری که پول نقد داشته باشد و به ریسک خرید و بازپسگیری حتی حاضر نیست کارخانهها را خریداری کند و چند وقت بعد، از او پس بگیرند که ارزان خریدهای. در ایران دهه اخیر سرمایهداران در مدار پسافتادگی قرار داشته و حوصله و پول کافی برای خرید ندارند. راه را برای ورود خارجیها نیز بستهایم و حاضر نیستیم سهام شرکتهای بزرگ دولتی را به آنها عرضه کنیم.از طرف دیگر منتقدان به دولت فشار میآورند که چرا این مقدار اوراق قرضه منتشر کرده و میخواهد دولت بعدی را بدهکار کند. به این ترتیب برای تامین هزینههای عمومی و حقوقی و مزد کارکنان دولت و حداقلهایی از بهداشت و درمان، راهی جز صادرات و یا فروش نفت در داخل نیست.
ساعت 24