پلان پایانی مرکل و بایدن

پلان پایانی مرکل و بایدن ساعت 24-از زمان رسیدن به کرسی صدراعظمی آلمان تاکنون، «آنگلا مرکل» با سه رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده آمریکا همکاری کرده است؛ اما «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا که از ژانویه 2021 کار خود را آغاز می‌کند، در این فهرست حضور نداشته است. از آنجایی‌ که آلمان مهم‌ترین کشور اروپا و مرکل مهم‌ترین رهبر این قاره است، تیم بایدن زمان زیادی ندارد که بر سر مشکلات سخت با او تعامل کند. مرکل تقریبا 9 ماه بعد از اینکه بایدن وارد کاخ‌ سفید می‌شود، دفتر صدراعظمی را ترک خواهد کرد. پیش از آن نیز در 31 ماه دسامبر سال 2020، مرکل آخرین دوره شش‌ماهه خود را به‌عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا به پایان می‌رساند. این در حالی است که از شش ماه گذشته و با شیوع ویروس کرونا، باج‌خواهی سمی مجارستان و لهستان از اتحادیه اروپا آغاز شده است؛ آنان می‌خواهند با جلوگیری از بودجه اتحادیه اروپا که برای حمایت از کشورهای آسیب‌دیده از کووید19 در نظر گرفته شده، مکانیسم قانونی موجود را متوقف کنند. در آن‌سو، مذاکرات برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) به رهبری «بوریس جانسون»، نخست‌وزیر این کشور، باتلاق بزرگی را پدیده آورد است. بنابراین مرکل شش ماه آینده سردردهای بیشتری خواهد داشت که البته بیشتر به این بستگی دارد که جو بایدن چه سیاستی را برای رویاروی با اروپا و به‌ویژه آلمان در نظر می‌گیرد. «جودی دمپسی»، عضو ارشد مؤسسه کارنگی، دراین‌باره می‌نویسد که برخلاف «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری کنونی ایالات ‌متحده که در دوران زمامداری خود نه‌تنها به اتحادیه اروپا بی‌احترامی کرده بود، بلکه بشخصه نفرت خاصی از مرکل داشت و از تصویب برگزیت خوشحال بود، بایدن کاملا تفکراتی برعکس دارد. رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا از اروپایی قدرتمند حمایت می‌کند و قدردان نقش مرکل در بحران اوکراین است؛ جایی ‌که او برای اتمام جنگ در مناطق شرقی -منطقه‌ای که به دست نیروهای طرفدار روس اشتغال شده بود-‌ نقش مهمی را ایفا کرد. برخلاف ترامپ، بایدن به‌صراحت گفته است هیچ توافقی بر سر برگزیت نباید پیمان «جمعه نیک» در سال 1999 را به خطر بیندازد؛ توافقی که به سال‌ها خشونت در ایرلند شمالی پایان داد. این توافق با کمک دیپلماتیک بی‌نظیر «بیل کلینتون»، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و دولت‌های وقت ایرلند و بریتانیا امکان‌پذیر شد. همچنین خلاف ترامپ، بایدن به لندن هشدار داده که اگر برگزیت، پیمان «جمعه نیک» را خدشه‌دار کند، تمامی معاملات تجاری آمریکا و بریتانیا روی میز بررسی قرار می‌گیرد. این هشدار برای مرکل، معنای زیادی دارد. او هرگز نمی‌خواست بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود؛ به‌ویژه به‌دلیل نقش ویژه اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک لندن در اتحادیه اروپا. اما دلیل دیگر آن، بار معنایی این موضوع بود که تعادل قدرت در اروپا را به نمایش می‌گذاشت. مرکل از طرفی دیگر، یکی از مدافعان سرسخت پیمان «جمعه نیک» است. چین، مهم‌ترین چالش پیشرو دمپسی ادامه می‌دهد: اما مواضع حمایت‌گرایانه بایدن از اروپا و آلمان بدون هزینه نخواهد بود. همان‌طور که مرکل در پیام تبریکش به بایدن گفت «اگر بخواهیم با چالش‌های مهم زمانه خود مقابله کنیم، دوستی‌های فرامنطقه‌ای ضروری است»، او هم باید در چند جبهه تسلیم شود و اولین موضوع، چین است. او بر این باور است که پکن ورودی راحت به اتحادیه اروپا داشته و سیاست دودستگی و سرپیچی از قانون را در پیش گرفته است. جذابیت حضور چین به‌عنوان بازاری عظیم برای چندین کشور اتحادیه اروپا، به‌ویژه آلمان، تا همین اواخر چالشی به‌همراه نداشته است. در آن‌سو، پاسخ اروپا به سرکوب معترضان هنگ‌کنگی از سوی پکن، بسیار شرم‌آور بوده است؛ گویی روابط تجاری از دفاع از اعتراضات دموکراتیک برای دستیابی به آزادی مهم‌تر است. جنگ تجاری ترامپ با چین و اصرار او بر همراهی اروپا با آمریکا بر سر عدم استفاده از فناوری چینی نسل پنجم شبکه تلفن همراه موسوم به G5، اختلاف‌های بزرگی را در اتحادیه اروپا نمایان کرد، اما برای مدت طولانی مرکل پیروز این میدان بود. او از سرمایه‌گذاری‌های ویژه در اروپا حمایت کرد که مانع دسترسی چین به دارایی‌های استراتژیک حساس اروپا می‌شد. اما شرکت‌های چینی در حال حاضر سهم درخور ‌توجهی در پروژه‌های زیرساختی اروپا دارند که این مسئله به‌طوربالقوه خطرات امنیتی را به دنبال دارد. شاید به همین دلیل نگرش نرم مرکل نسبت به نسل پنجم شبکه تلفن همراه تا حدودی گیج‌کننده است. بنابراین اگر مرکل به روابط فراآتلانتیکی و امنیت همچنان متعهد است، برلین باید برای دستیابی به توافقی منسجم در برابر پکن و اتخاذ سیاستی که با استراتژی دولت بایدن همسو باشد، فعالانه‌تر ظاهر شود. در واقع، موضع‌گیری مشترک درباره چین می‌تواند یکی از عناصر اصلی برای بازسازی مدرن روابط فراآتلانتیکی باشد که برای مدت‌ها فقط بر موضوع ناتو متمرکز شده بود. افزون بر این، رویکرد متحد توانایی پکن را برای دوپاره‌کردن اروپا تضعیف و از سوی دیگر فرصت‌های پکن برای تضعیف روابط میان واشنگتن و بروکسل را محدود می‌کند. روسیه، چالش دوم دومین جبهه‌ای که مرکل باید در آن تسلیم شود، ‌روسیه است. ارتباط اتحادیه اروپا و آمریکا در حقیقت زمانی‌ که مرکل بی‌قیدوشرط از خط لوله نورد استریم2 حمایت می‌کرد، به بوته آزمایش گذاشته شد؛ همان موضوع بحث‌برانگیز بین واشنگتن و برلین. این خط لوله که تقریبا تکمیل شده، ازطریق دریای بالتیک روسیه را به هدف نهایی خود می‌رساند که همان دورزدن اوکراین و ارسال مستقیم گاز به برلین است‌. ترامپ از همان ابتدا شرکت‌های درگیر در ساخت این پروژه را تهدید به تحریم کرد. البته این تمام موضوع نیست؛ ترامپ از حمایت دوجانبه برخوردار بود؛‌ امری که در چهار سال زمامداری او به‌ندرت دیده می‌شد. برای اعمال فشار بیشتر بر آلمان، در پیش‌نویس نهایی لایحه سیاست دفاعی ایالات ‌متحده برای سال 2021، تحریم‌هایی علیه شرکت‌ها و کشتی‌ها که به تکمیل ساخت این خط لوله کمک می‌کنند، در نظر گرفته شده است. علاوه‌بر اینها، شرکت‌های بیمه و بیمه اتکایی و همچنین شرکت‌هایی که در زمینه بازرسی و خدمات صدور گواهینامه در این پروژه فعالیت می‌کنند نیز تحریم خواهند شد. اما دولت آلمان و لابی‌های تجاری با انتقاد از این تحریم‌ها، ادعا می‌کنند این امر به معنای دخالت در قوانین اروپا و حاکمیت برلین است. اما بعید به نظر می‌رسد که دولت بایدن درباره فناوری‌های چینی و پروژه روسی نورد استریم2 تغییر مسیر بدهد و برلین و واشنگتن باید برای این درد مشترک، راه‌حلی بیابند؛ چراکه چگونگی استفاده از انرژی و فناوری چینی از سوی روسیه برای مقاصد ژئوپلیتیک آن نیز به‌ خودی خود برای آمریکا و اروپا تهدیدی جدی به شمار می‌رود. هرچند دوران مرکل به آهستگی رو به پایان است، اما روبه‌روی او و بایدن دریچه کوچکی قرار دارد تا فاصله بین آلمان (و اروپا) با ایالات ‌متحده را به حداقل برسانند؛ فرایندی که می‌تواند زمینه پیشبرد روابط فراآتلانتیکی را البته با اعتماد بیشتر فراهم کند.   رقابت 3 مرد برای تصاحب کرسی قدرتمندترین زن جهان گمانه‌زنی‌ها درباره نامزدهای احتمالی ریاست حزب دموکرات‌مسیحی آلمان (CDU) و جانشینی آنگلا مرکل با ورود سه چهره شناخته‌شده این حزب به عرصه رقابت سیاسی، سرانجام روندی جدی به خود گرفته است. رسانه‌های آلمانی ازجمله خبرگزاری «د.پ.آ» روز گذشته با اشاره به نخستین مناظره انتخاباتی «فردریش مرتس»، «آرمین لاشت» و «نوربرت روتگن»، چهره‌های مطرح این حزب برای جانشینی مرکل، نوشتند یکی از این سه نفر از ۱۶ ژانویه ریاست حزب را به دست خواهد گرفت. در اولین دور رسمی مناظره نامزدها در مرکز حزب در برلین، شباهت بسیاری از نظر محتوای برنامه‌ها بین مرتس به‌عنوان رئیس پیشین گروه پارلمانی حزب، لاشت، صدراعظم ایالت نوردراین وستفالن و روتگن، سیاست‌مدار مسائل خارجی مشاهده شد. آنها تنها در موارد اندکی مانند سیاست‌های آموزشی و مسئله سازگاری خانواده اختلاف‌نظر داشتند. این مناظره تلویزیونی که به‌صورت مستقیم پخش شد، آغاز مبارزات انتخاباتی رسمی داخلی برای تعیین رهبری حزب بود. بیش از ۷۰۰ عضو ازطریق ویدئو، ایمیل یا پیام صوتی سؤالات خود را از آنان مطرح کرده بودند و هر نامزد به نوبت به این سؤالات پاسخ می‌داد. نظرسنجی‌ها نشانگر پیشتازی مرتس نسبت‌به دو رقیبش است و پس از او روتگن و لاشت قرار دارند. مرتس، رهبر پیشین گروه پارلمانی اتحادیه دموکرات‌مسیحی، در همه نظرسنجی‌ها درباره رهبری حزب در جایگاه نخست قرار دارد. او با سیاست‌های مشخص و اقتصاد آزاد، قطب قدرتمندتری نسبت‌به دو رقیب خود ایجاد کرده است. در این میان، آرمین لاشت در بدترین وضعیت است؛ او نه‌تنها با وضعیت بحرانی کرونا در ایالت خود دست‌وپنجه نرم می‌کند، بلکه چندین اشتباه نیز مرتکب شده و اخیرا با بستن یک قرارداد چندمیلیون‌یورویی با یک تولیدکننده ماسک محافظ، خبرساز شده است. مرکل قصد ندارد در انتخابات آینده حضور یابد و سرانجام پس از ۱۶ سال ریاست دولت، از سیاست کناره‌گیری می‌کند. ساعت 24