منازعه حق و باطل - ایران و آمریکا -از آدم تا ختم زندگی ادا...
منازعه حق و باطل - ایران و آمریکا -از آدم تا ختم زندگی ادامه دارد
ساعت 24 - دکتر عبدالله گنجی مدیر روزنامه جوان در سرمقاله این روزنامه تفاوت های بایدن و ترامپ را یاد آوری کرد ولی باوردارد این دومدیر امریکایی نسبت به ایران یک دیدگاه دارند. اودر بخش پایانی نوشته است نتیجه گرفته است :
" کسانی که در ایران معتقدند با گفتگو و مذاکره مسائل ایران و غرب حل خواهد شد به تعبیر امام آب در هاون میکوبند، چراکه مشخص میشود نه انقلاب اسلامی را میشناسند و نه به راهبرد جهانیسازی فرهنگ و سیاست نظام سلطه باور دارند. این منازعه که میتوان آن را منازعه حق و باطل، فقر و غنا و ایمان و رذالت نامید، براساس سنتهای الهی از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. مگر اینکه از هویتمان دست برداریم."
۱- ترامپ همه نیروهای سیاسی درون حاکمیت ایران را به یک چشم میدید و امید همه را قطع کرده بود، اما بایدن نیروهای سیاسی ایران را دو دسته دور و نزدیک یا بد و بدتر میداند و از قضا در ایران نیز نسبت به دموکراتها این نگاه وجود دارد. نتیجه اینکه اولین تفاوت این است که بایدن در بین ما شکاف ایجاد خواهد کرد و همدیگر را هر روز متهم خواهیم کرد، اما ترامپ چنین نکرد. وزیر خارجه او با صراحت گفت: من تفاوتی بین قاسم سلیمانی با ظریف و روحانی نمیبینم. حال آنکه بایدن تفاوت میبیند و همین باعث خوشبینی و بدبینی حداکثری در ایران نسبت به امریکا خواهد شد.
۲- بایدن و ایضاً دموکراتها تعامل بیشتر و بهتری با اروپا دارند و میتوانند اروپا را با خود هماهنگ کنند. حال آنکه ترامپ تقریباً در اروپا (غیر از انگلیس) بیاعتبار شده بود. بایدن دو ماه پیش مسئله حقوق بشر را بخشی از اقدامات خود درخصوص ایران اعلام کرد. همین نقطه کانونی پیوند امریکا- اروپا علیه ایران است، چراکه در تقسیمبندی مواجهه با ایران معمولاً حقوق بشر بهعهده اروپا بوده است، اما اکنون این مسئله باعث نزدیکی هر دو علیه ایران خواهد شد.
۳- بایدن میداند چطور با قواعد و عرف بینالملل به ما لگد بزند یا دیگران را همراه خود کند، اما ترامپ پرچمدار مبارزه با حقوق و عرف بینالملل بود و نهتنها از برجام که از سازمان حقوق بشر، یونسکو، معاهده آب و هوایی و... خارج شد؛ بنابراین بایدن و ایضاً دموکراتها طوری عمل میکنند که امریکا را منزوی نکنند و ایران را مقابل هنجارهای بهاصطلاح بینالمللی تعریف کنند نه مقابل سلیقه خود. ترامپ از حقوق و عرف بینالملل بویی نبرده بود.
۴- ترامپ ظاهراً و باطناً از بعد شخصی و شخصیتی فاقد وزانت بود. گویی آموزش انسانیت و تعامل را کلاً ندیده است، اما بایدن همانند اوباما اتوکشیده، روشنفکر، اندیشکدهای و اهل حساب و کتاب است. عربده نمیکشد و سر و صدا نمیکند، اما پنبه را به شمشیر ترجیح میدهد.
۵- تفاوت تعاملی آنان با ایران نیز روشی است و همین در ایران ایجاد طمع مینماید. ترامپ دنبال «شرطی کردن کلاسیک» ایران بود؛ به این معنا که اول پاسخ میخواست بعد قول پاداش میداد، اما بایدن روش «شرطی کردن کنشگر» را به کار میگیرد که بسیار مؤثرتر است، یعنی اول دانه میپاشد یا پاداش میدهد بعد تقاضای تغییر رفتار میکند. به تعبیر دیگر دموکراتها آب نبات را نشان میدهند و خواستههای خود را مطالبه میکنند، اما ترامپ و دوستانش چنگ و دندان نشان میدهند و مطالبات خود را طرح میکنند.
ساعت 24