بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار
بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار
ساعت 24-مجمع عمومی «خانه تئاتر» 12 خرداد 1397 برگزار شد و پس از رایگیری، ترکیب تکراری و اسامی کلیشهای حاضر در ترکیب قدیمی هیات مدیره تشکیلات با حضور بعضی چهرههای تازه نفس تغییر کرد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، چیزی بیش از 1000 نفر عضو «خانه تئاتر» در رایگیری خرداد 97 مشارکت کردند که در نتیجه آن «نادر برهانیمرند» از چهرههای تازه نفس با کسب 556 رای در رده نخست ایستاد و «ایرج راد» که بیش از یک دهه بر مسند مدیرعاملی تکیه زده بود با کسب 539 رای در رده دوم قرار گرفت. به همین ترتیب حمیدرضا نعیمی(چهره جدید هیاتمدیره) با ۴۷۰ رای نفر سوم، کورش نریمانی(چهره جدید هیاتمدیره) با ۴۴۲ رای نفر چهارم، اصغر همت با تعداد ۴۴۱ رای نفر پنجم، محمودرضا رحیمی با ۴۲۳ رای نفر ششم و بهزاد فراهانی به عنوان یکی دیگر از اعضای قدیمی که به اندازه ایرج راد سابقه حضور در هیاتمدیره داشت با کسب ۴۰۲ رای در جایگاه هفتم قرار گرفت. به این ترتیب ترکیب توزیع آرا از علاقه نسل جدید فعالان تئاتری به حضور جریانهای تازه نفس و «تغییر» حکایت داشت؛ اما این نمایش! 9 روز بعد نقاب تکرار بر چهره گذاشت. خبرگزاریها روز دوشنبه 21 خرداد خبری مخابره کردند که نشان میداد همه چیز روی مدار سابق حرکت میکند. «ایرج راد بار دیگر به مدت دو سال از سوی هیات مدیره جدید «خانه تئاتر» به عنوان رییس این خانه انتخاب شد.» در ادامه آمده بود «در نخستین نشست هیات مدیره جدید خانه تئاتر که با حضور 7 عضو اصلی هیات مدیره، 3 عضو علیالبدل و 2 بازرس برای انتخاب رییس و نایبرییس این خانه برگزار شد، راد رییس خانه ماند. طبق رایگیری هیات مدیره جدید، ایرج راد و نادر برهانیمرند به ترتیب به عنوان رییس و نایب رییس خانه تئاتر به مدت دو سال انتخاب شدند. انتخاب مدیرعامل نیز به هفته آینده 28 خرداد موکول شد.» البته برخلاف تاریخ یاد شده، مدیرعامل «خانه تئاتر» نه یک هفته بعد که یک ماه بعد انتخاب و معرفی شد. هیاتمدیره جدید خانه تئاتر به ریاست ایرج راد، شهرام گیلآبادی را به عنوان مدیرعامل برگزید. در نتیجه این فعل و انفعال، چهرههای جدید بار دیگر به حاشیه رانده شدند و کارگردانی امور بهطور طبیعی در یدِ قدرت مدیرعامل و رییس هیاتمدیره باقی ماند.گر چه بعدا به نظر رسید گیلآبادی نیز در تلاش است تا حدی در این زنجیره و چرخه معیوب تغییر ایجاد کند.
در میان اعضای تازه نفس هیاتمدیره، نادر برهانیمرند در این مدت به جرات یکی از ساکتترین اعضای تازهوارد بود. در حالی که به نظر میرسید او نیز همدلی و همراهی چندانی با وضعیت حاکم بر هیاتمدیره نداشته اما به هر صورت تاکنون ترجیح داده درباره این وضعیت با رسانهها گفتوگو نکند. او نیز مدتی است در جلسههای خانه تئاتر شرکت نمیکند و به دلیل شیوع ویروس کرونا، ظاهرا فعلا از برگزاری مجمع عمومی هم خبری نیست.
بازگشت به گذشته چراغ راه آینده است
آنچه در این مدت بر هیاتمدیره خانه تئاتر گذشته اما در نوع خود یادآور یک واقعه تاریخی دیگر هم بود. 4 سال پیش از تاریخ مجمع عمومی که در بالا به آن اشاره شد، سالن اصلی مجموعه تئاترشهر، شامگاه 30 فروردین 1393؛ جایی که علیرضا نادری، حمید پورآذری و علیاصغر دشتی به جمع حلقه سابق وارد شدند. آنجا نیز گرفتن نفس جریان تازه زمان چندان زیادی نیاز نداشت؛ 18/7/1394 یعنی حدود یکسال و نیم بعد 3 عضو هیات مدیره «خانه تئاتر» با برگزاری نشست خبری انصراف خود را از حضور در جلسههای هیات مدیره اعلام کردند و به تشریح دلایل پرداختند.
علیرضا نادری صحبتهای خود در جلسه مذکور را این طور آغاز کرد که:«3 ماه است در جلسات خانه تئاتر شرکت نمیکنیم.» و به تشریح دلایل این غیبت پرداخت «وقتی انتخابات برگزار شد تصورم از جایی که به آن وارد میشوم یک ورطه نبود بلکه فکر میکردم به صنفی با حضور همکاران خود وارد شدهام. متاسفانه خانه تئاتر امروز به جایی تبدیل شده که فقط هویت محیط مکانی آن اهمیت دارد چراکه تئاتر دیگر در وضعیت نمایشی قرار ندارد. اگر در «وضعیت» به سر میبردیم میشد درباره تغییر و حرکت از حالی به حال دیگر صحبت کنیم اما خانه تئاتر امروز در چنین شرایطی قرار ندارد و ماجرا بسیار وخیم است. یعنی «مشکلات» جدی وجود دارد و نه «مسالهای» که قابل حل باشد.» انتقادهای تند و تیز نادری در نشست رسانهای به اینجا رسید که «حرفهای ما به هیچ وجه در هیات مدیره خانه تئاتر شنیده نمیشود و با بنبست مواجه هستیم چراکه دوستان چشم خود را بر نتیجه ۱۷ ماه مطالعه بستهاند و هیچ چیز نه مطالعه، نه شنیده و نه خوانده میشود.»
سابقه تخلف در تعاونی خانه تئاتر
نادری همچنین درباره یک مبحث مهم به اظهارنظر پرداخت که تا امروز مسکوت مانده است.«گزارش مالی در خانه تئاتر هیچ معنایی ندارد و مدیرعامل باید بداند این بسیار بد است؛ هر چند همه ما به پاکدستی ایشان اعتراف میکنیم ولی متاسفانه خبری از گزارش نیست. یا مثلا ماجرای تعاونی مسکن امروز با اختلاف نظرهایی مواجه شده که به آن ورود نمیکنیم چون جابهجایی پول صورت گرفته است اما هیچ کس در این رابطه توضیحی نمیدهد.» باید به این نکته توجه کنیم که خانه تئاتر امروز ردیف بودجه(هر چند اندک) دولتی دارد، در این میان بعضا از ادارهکل هنرهای نمایشی نیز دریافتهایی داشته و باید درآمدزایی هم میکرده است اما اینجا فعلا مورد سوم مساله نیست؛ بلکه باید در این باره صحبت کنیم که چرا همچنان گزارش عملکرد مالی این تشکیلات به صورت شفاف در اختیار رسانهها قرار نمیگیرد؟ برای مثال، گزارش مالی 3 ماهه پایانی سال 98 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد «خانه تئاتر» در این بازه زمانی طی3 مرحله 780 میلیون تومان از دولت دریافتی داشته ولی تا این لحظه نمیدانیم این رقم کجا و چگونه صرف شده است. به تعبیر دیگر به رغم تمام کوششها مطالبه سال 93 همچنان پابرجا مانده و گویا قرار نیست پاسخی دریافت کند. نکته بعدی مورد اشاره علیرضا نادری در زمینه «تعاونی مسکن» هم امروز به نقطه بحرانی رسیده و بحث صدور قرار حبس برای بعضی افراد شناخته شده این تشکیلات مطرح میشود.
و اما دوباره بهار!
کوروش نریمانی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر هفدهم آبان 1399 در گفتوگو با ایسنا از یک اتفاق تاملبرانگیز خبر داد؛ اینکه حدود 6 ماه مانده به پایان دوره قانونی هیات مدیره از سمت خود در این تشکیلات استعفا کرده و دیگر در هیچ یک از جلسههای «خانه تئاتر» شرکت نمیکند. شکل استعفای آقای نریمانی نشان میدهد، اختلاف نظر و مخالفخوانی بین اعضای هسته مرکزی «خانهتئاتر» از مدتها قبل وجود داشته و ادامهدار شدن مسائل در نهایت او را به جایی رسانده که تصمیم به استعفا گرفته است. اطلاعات دریافتی ما از حضور نیافتن نادر برهانیمرند، دیگر عضو جدید هیاتمدیره خانه تئاتر در جلسههای هیاتمدیره حکایت میکند. محمودرضا رحیمی، دیگر عضو هیاتمدیره که در سمت سخنگو مشغول به فعالیت بود نیز در گفتوگو با «اعتماد» تایید کرده که حضورش در هیاتمدیره منتفی است.
نریمانی دلایل کنارهگیری خود را این طور شرح میدهد: «به هر حال بخشی از دلایل تصمیم استعفایم شخصی بود و بخشی هم به مشکلات ساختاری خانهتئاتر برمیگشت که باید حل شود تا راه برای سرعت عمل بیشتر و پیگیری منسجمتر امور باز شود؛ مثل تغییری که باید در اساسنامه خانه تئاتر صورت بگیرد. این تغییر بنیادین برای خانه تئاتر بسیار اساسی است اما یک مقاومت و بیمیلی پنهانی مانع از این میشود که تغییر اساسنامه در اولویت برنامه قرار بگیرد. هر بار هم این مساله را عنوان کردیم، زیر حجم مسائل روزمره و حواشی و مطالبات تلنبار شده و روزافزون تئاتریها گم شد. با این همه، ما در این دوره که در خانه تئاتر بودیم، سعی کردیم تغییراتی مشهود در ساختار اداره خانه تئاتر به وجود آوریم که این تغییرات برای آنهایی که بخواهند ببینند کاملا معلوم است.» بنابراین پرسش اساسی شاید این باشد که وقتی نریمانی از «مقاومت پنهان» در برابر تغییر اساسنامه صحبت میکند، دقیقا به چه جریان و خط فکری اشاره دارد؟
این نمایشنامهنویس و کارگردان در گفتوگو با «اعتماد» علاوه بر موارد پیشین نوک انتقاد را به سوی رسانهها نیز میچرخاند:«هر اتفاقی که مثبت بود، نادیده گرفته میشد و در مقابل فقط مطالبه وجود داشت. مثلا «جشن شب بازیگر» داستانها و حاشیههای اساسی پیدا کرد و تمام اذهان معطوف به آن شد. اما بعدا کسی نپرسید ما چقدر مبارزه کردیم تا اساسنامه تغییر کند و انجمن بازیگران در این زمینه زیر چتر قانون مدون حرکت کند؛ همین مورد به ظاهر ساده، از ما دو ماه زمان گرفت. یا در نمونه دیگر مدتها تلاش کردیم کانون مدرسان تئاتر فعال شود ولی وقتی میبینیم خود دوستان برخلاف آییننامهای که امضا کردهاند، رفتار میکنند از خودمان میپرسیم چرا باید این همه انرژی صرف کنیم و رسانهها اینجا هم ورود نکردند. مدام متلک میشنیدیم که چرا تلاش کردیم اعضای خانه تئاتر به صورت جدی در فضای مجازی فعالیت داشته باشند، اما به ما میگفتند اینها [رسانهها] که به خودتان رحم نمیکنند و همچنان اعتراض دارند. چه کسی باور میکند ما با خودمان مخالفت کرده باشیم؟ به این معنا که حداقل چیزی که باید رعایت میشد حق جلسه یا پرداخت هزینه کرایه تاکسی افراد بود ولی ما با این حداقل هم مخالفت کردیم و تمام هزینهها را خودمان پرداختیم. میخواهم بگویم از مرحلهای به بعد مسائل حاشیهای جای متن نشست و این در حالی بود که ما گرچه اختلاف نظر داشتیم اما در مواردی هم رفته رفته دیدگاههایمان را به یکدیگر نزدیک کرده بودیم. افراد زیادی حرف میزنند و بحث گردهمایی و تجمع مطرح میکنند ولی به وقت عمل جا میزنند. از اینها زیاد وجود دارد، ژست اپوزیسیون میگیرند ولی درست روزی که قرار میشود اعتراض کنیم عکس آقایان کنار معاون رییسجمهور منتشر میشود. بنابراین باید گفت از یک طرف با مسائل داخلی درگیر بودیم، از سویی مطالبات رسانهها پایان نداشت و تازه در مقطعی نهادهای مختلف در کشور هر بار که حرف میزدند یک توهین هم به تئاتر میکردند. نمونهاش دورانی بود که آقای پژمانفر به عنوان نماینده مجلس علیه تئاتر صحبت کرد. در نهایت اگر فرض رسانهها بر این باشد که در مقطع کنونی خانه تئاتر به اعضای خود یا کلیت تئاتر کمک خاصی کند، دیگر مطالبهای خارج از توان تشکیلات است. اینها را میگویم برای جوانترها که بدانند وقتی قرار است کاری صورت بگیرد بدون حمایت نمیشود. این موضوع را به تمام دوستانی که حس کردم ممکن است دغدغهای برای کار صنفی داشته باشند هم گفتهام.»
نریمانی در خصوص عملکرد صنفی خانه تئاتر در این دوره البته نگاه سراسر انتقادی ندارد و به درستی از بعضی فعالیتها دفاع میکند.« به عقیده من خانه تئاتر در چند بزنگاه از تشکیلات صنفی همتراز خود موفقتر عمل کرده است، در امور رفاهی و بیمه سال گذشته ما در خانه تئاتر خیلی خوب وارد مذاکره شدیم و در زمان کرونا و سال نو هم تلاشهای بهتری صورت گرفت که البته کافی نبود. اما در مجموع معتقدم باید یک تغییرات اساسی در ساختار خانه تئاتر اتفاق بیفتد. اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم خانه تئاتر به اندازه جایگاه خود در این دوره موفقیتهایی داشته هر چند هنوز فاصله زیادی با یک تشکیلات صنفی درست و حقیقی دارد. حقیقت تلختر این است که ما اساسا در هیچ کار و حرفهای در مملکتمان «صنف» به مفهوم واقعیاش نداریم. تا زمانی که بودجه عمومی کشور از محل فروش نفت تامین میشود و این بودجه زیر نظر دولتها و مجلس تقسیم میشود، شما همیشه در هر اموری سر و کارتان با دولت و مجلس است؛ نتیجهاش این میشود که اصناف کارایی اساسی خودشان را از دست میدهند و انگار مجبورند حتی غیرمستقیم به تصمیمات دولتها وابسته باشند.»
بعضی مشکل اساسی خانه تئاتر را در همین شباهت به فعالیتهای دولتی یا اجبار برای حرکت در مسیر مورد نظر دولتها میدانند. این درهم تنیدگی سیاست و فعالیت صنفی لاجرم افرادی را فرا میخواند که در شناخت وضعیت و موقعیت خبره باشند و هنگام چانهزنی فقط به مصالح جمعی فکر کنند. تا رسیدن به آن روز حداقل کاری که هیاتمدیره کنونی میتواند انجام دهد، صراحت و شفافیت با اعضا و افکار عمومی است. برای گام برداشتن در این مسیر، انتشار گزارش عملکرد مالی تمام ادوار 19- 18ساله این تشکیلات و پاسخگویی به افکار عمومی اولین گام است.
علیرضا نادری در سال 93: گزارش مالی در خانه تئاتر هیچ معنایی ندارد و مدیرعامل باید بداند این بسیار بد است؛ هر چند همه ما به پاکدستی ایشان اعتراف میکنیم ولی متاسفانه خبری از گزارش نیست. یا مثلا ماجرای تعاونی مسکن امروز با اختلاف نظرهایی مواجه شده که به آن ورود نمیکنیم چون جابهجایی پول صورت گرفته است اما هیچ کس در این رابطه توضیحی نمیدهد.»
باید در این باره صحبت کنیم که چرا همچنان گزارش عملکرد مالی این تشکیلات به صورت شفاف در اختیار رسانهها قرار نمیگیرد؟ گزارش مالی 3 ماهه پایانی سال 98 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد «خانه تئاتر» در این بازه زمانی طی 3 مرحله 780 میلیون تومان از دولت دریافتی داشته ولی تا این لحظه نمیدانیم این رقم کجا و چگونه صرف شده است. به تعبیر دیگر به رغم تمام کوششها مطالبه سال 93 همچنان پابرجا مانده و گویا قرار نیست پاسخی دریافت کند.
ساعت 24