من كه حيران ز ملاقاتِ توام
من كه حيران ز ملاقاتِ توام
چون خيالي ز خيالاتِ توام
به مراعات كني دلجويي
آه كه بيدل ز مراعاتِ توام
ذاتِ من نقشِ صفاتِ خوشِ توست
من مگر خود صفتِ ذاتِ توام
گر كرامات ببخشد كرمت
مو به مو لطف و كراماتِ توام
نقش و اندیشه من از دم توست
گویی الفاظ و عبارات توام
گاه شه بودم و گاهت بنده
این زمان هر دو نیم مات توام
دل زجاج آمد و نورت مصباح
منِ بي دل شده *مشكاتِ توام
اي مهندس كه تو را لوحم و خاك
چون رقم محو تو گرديده و اثباتِ توام
چه كنم ذكر كه من ذكرِ توام
چه كنم راي كه راياتِ توام
سنريهم شد و في انفسهم
هم توام خوان كه ز آياتِ توام .
#مولانا
*مشکات ؛ چراغ دان یا قندیل