آموختم که هیچ دارویی

آموختم که هیچ دارویی نمیتواند همچون  اُمید آدمی ر
آموختم که هیچ دارویی
نمیتواند همچون " اُمید"
آدمی را ایستاده نگه دارد
آموختم که در همه حال
و همه وقت باید عشق ورزید
حتی در زمان خستگی، بیماری و یاس
آموختم که جنگیدن همیشگی برای نداشته ها
چشم ها را به روی داشته هایمان می‌بندد
گاهی باید با خیالی آسوده زندگی کرد
رها از هر نَبردی و شکستی
آموختم که هیچ دارویی،
نمی‌تواند همچون اُمید
آدمی را زنده نگه داشته باشد
زندگی بیاورد، عشق ببخشد ...