ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود.
ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود.
پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام
فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می دانی
چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت:
چون شیخی مثل تو در این حمام است.
چون در این حمام شیخی چون تو هست
خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست
شیخ گفت:
من جواب بهتری دارم.
پیر گفت: بگو که هرچه تو بگویی
عین صواب است
شیخ گفت: حمام از این جهت خوش است
که از مال دنیا ، فقط یک سطل و یک پارچه
بیشتر نداری که آن هم عاریت حمامی است.
#عطار_نیشابوری
پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام
فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می دانی
چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت:
چون شیخی مثل تو در این حمام است.
چون در این حمام شیخی چون تو هست
خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست
شیخ گفت:
من جواب بهتری دارم.
پیر گفت: بگو که هرچه تو بگویی
عین صواب است
شیخ گفت: حمام از این جهت خوش است
که از مال دنیا ، فقط یک سطل و یک پارچه
بیشتر نداری که آن هم عاریت حمامی است.
#عطار_نیشابوری