هر کی حقش خنده دهد از دهنش خنده جهد
هر کی حقش خنده دهد از دهنش خنده جهد
تو اگر انکاری از او من همه اقرارم از او
قسمت گل خنده بود گریه ندارد چه کند
سوسن و گل میشکفد در دل هشیارم از او
صبر همیگفت که من مژده ده وصلم از او
شکر همیگفت که من صاحب انبارم از او
عقل همیگفت که من زاهد و بیمارم از او
عشق همیگفت که من ساحر و طرارم از او
روح همیگفت که من گنج گهر دارم از او
گنج همیگفت که من در بن دیوارم از او
جهل همیگفت که من بیخبرم بیخود از او
علم همیگفت که من مهتر بازارم از او
زهد همیگفت که من واقف اسرارم از او
فقر همیگفت که من بیدل و دستارم از او
از سوی تبریز اگر شمس حقم بازرسد
شرح شود کشف شود جمله گفتارم از او
گنجور مولوی
#مولوی #مولانا #دیوان_شمس
تو اگر انکاری از او من همه اقرارم از او
قسمت گل خنده بود گریه ندارد چه کند
سوسن و گل میشکفد در دل هشیارم از او
صبر همیگفت که من مژده ده وصلم از او
شکر همیگفت که من صاحب انبارم از او
عقل همیگفت که من زاهد و بیمارم از او
عشق همیگفت که من ساحر و طرارم از او
روح همیگفت که من گنج گهر دارم از او
گنج همیگفت که من در بن دیوارم از او
جهل همیگفت که من بیخبرم بیخود از او
علم همیگفت که من مهتر بازارم از او
زهد همیگفت که من واقف اسرارم از او
فقر همیگفت که من بیدل و دستارم از او
از سوی تبریز اگر شمس حقم بازرسد
شرح شود کشف شود جمله گفتارم از او
گنجور مولوی
#مولوی #مولانا #دیوان_شمس