چرا اردوغان به جنگ در قفقاز نیاز دارد؟

چرا اردوغان به جنگ در قفقاز نیاز دارد؟ ساعت 24 -بسیاری رئیس جمهور ترکیه را مقصر جنگی می دانند که هم اکنون در قفقاز جنوبی در جریان است و باعث شده است ارمنی ها و آذربایجانی ها از وضعیت «صلحی لرزان» به حملات موشکی به مواضع یکدیگر روی آورند. رجب طیب اردوغان رفتاری در پیش گرفته است که کشورهای اروپائی از جمله روسیه را به چالش می کشد. اما او چه در سر دارد و دقیقاً می خواهد به چه اهدافی برسد؟ «ارمنی ها در قفقاز جنوبی آخرین مانع در برابر گسترش ترکیه به شمال، جنوب شرقی و شرق هستند. سیاست امپریالیستی ترکیه به مراتب فراتر از قفقاز جنوبی است. کافی است اقدامات ترکیه در دریای مدیترانه، لیبی، خاورمیانه، عراق و سوریه را بررسی کنیم. اگر جامعه بین الملل ارزیابی درستی از اهمیت ژئوپلیتیک این وضعیت نداشته باشد، اروپا باید منتظر ترکیه در دروازه های وین باشد»!عبارات فوق بخشی از مصاحبه نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با مجله بیلد آلمان است و اشاره فراز پایانی آن به نبرد وین در سال 1683 میلادی است که نیروهای متحد مسیحی تحت فرماندهی یان سوبیسکی پادشاه لهستان جلوی پیشروی امپراتوری عثمانی به اروپا را گرفتند.درست است که پاشینیان با این اظهارات قصد دارد اروپائیان را از چشم انداز توسعه طلبانه ترکیه بترساند ولی در این که ترکیه عامل اصلی تشدید درگیری های بین ارمنستان و آذربایجان است تردیدی وجود ندارد.اما چرا اردوعان به این جنگ نیاز دارد ؟ لزوم یک پیروزی اولا، معجزه اقتصادی به پایان رسیده است. رشد اقتصادی در اثر تورم و کاهش در آمدهای بخش گردشگری که به سرعت در حال توسعه بود، به دلیل همه گیری ویروس کرونا، در حال نابودی است. ترک ها اصولا به یک لیر تضعیف شده عادت داشتند، این یکی از ویژگی های اقتصاد این کشور است، اما اکنون لیر با شدتی فراتر از تصور در حال از دست دادن ارزش خود است و ویروس کرونا هیچ چشم انداز امیدوار کننده ای در میان مدت نشان نمی دهد. ثانیا، نیروهای اسلامگرا تقریباً بدون استثنا به نیروهای وفادار به اردوغان و مخالفان او تقسیم می شوند و این شکاف «زنده» است. استوانه های های رژیم او از قبیل عبدالله گل و احمد داود اوغلو اپوزیسیون او را تشکیل می دهند. دلایل این امر بدیهی است. درست است که اردوغان جایگاه مسلمانان را در کشور ارتقاء داده و  آنها دیگر از نگاه تبعیض آمیز به خود در کشور رنج نمی برند: اگر بانگ اذان از ایاصوفیه برخیزد، دیگر چه آرزو و خواسته ای باقی می ماند؟ ولی در عین حال، برخی از هواداران سابق او که خواستار ترکیه ای با یک دموکراسی اسلامی و نه یک سلطنت مطلقه بودند به شدت بر علیه او هستند. ثالثا، ارتش ترکیه با شکست در سیاست خارجی نئو امپریالیستی اردوغان که در روسیه و غرب مورد انتقاد شدید است ممکن است تهدیدی برای او قلمداد شود. ارتشی که به جای ایفای نقشی ملی، به عنوان مدافع بین المللی مسلمانان ظاهر شد، درگیر جنگ های مختلفی شد، در بسیاری از آنها با شکست مواجه گردید و در موارد معدودی پیروز شد. اسرائیل در فلسطین و نوار غزه روشهای خود را تغییر نداده است و چین نیز نگرش خود را نسبت به اویغورها تغییر نداده است. در مصر، السیسیِ سکولار جایگزین رئیس جمهور «اسلامگرا» شد. سرانجام، در عراق، که حمله به آن اولین طرح مهم سیاست خارجی اردوغان بود، کردها خودمختاری نسبتا پایداری به دست آوردند، یعنی دقیقاً همان چیزی که آنکارا سعی در مخالفت با آن داشت.مهمترین، امیدوار کننده ترین و حساب شده ترین حضور ارتش ترکیه در لیبی و سوریه بود، اما حتی در این دو کشور نیز فاصله زیادی تا دستیابی به اهداف مورد نظر وجود دارد. در لیبی ترکیه با وجود دخالت و حضور آشکار در نیل به اهداف پیش بینی شده خود ناکام مانده است و در سوریه، تنها موفق شده است یک منطقه حایل خاص در نزدیکی مرز خود ایجاد کند، که بسیار کوچکتر از آنچیزی بود که انتظار داشت. در ادلب نیز ترک ها به آنچه مد نظرشان بود و در توافق سه جانبه با مسکو و تهران بر آن پافشاری می کردند نرسیدند.در چنین شرایطی، جنگ در قره باغ عملا برای اردوغان سودمند است. این امر ارتش را از توجه به شکست در جبهه های خارجی و مردم ترکیه را از توجه به شکست های اقتصادی منصرف خواهد کرد. چهره رهبر ترکیه را به عنوان حافظ مسلمانان منطقه احیا کرده و نیروهای میهن پرست و ملی گرا را به دور او جمع خواهد کرد. این جنگ برگ برنده جدیدی برای بازی با غرب و روسیه در سوریه و لیبی به او خواهد داد.مساله اصلی این است که اردوغان در این میان به یک پیروزی جنگی نیاز دارد. زنده کردن یک مناقشه تاریخی منجمد و بازگشت شرایط به وضعیت پیشین، ناکامی های پیش گفته را بازسازی نمی کند و فقط اثر سیاسی کوتاه مدتی در داخل ترکیه خواهد داشت.معیارهای قابل قبول پیروزی توسط باکو اعلام شده است که چیزی نیست جز عقب نشینی ارتش ارمنستان از سرزمینهای اشغالی آذربایجان. ارمنی ها به این امر تن نخواهند داد. آنها هیچ اعتمادی به آذربایجانی ها ندارند و احتمال می دهند عقب نشینی نیروهایشان از مناطق هفت گانه اشغالی موجب تقویت مواضع استراتژیک ارتش آذربایجان در مرزهای قره باغ کوهستانی خواهد شد و شرایط را برای فتح کامل قره باغ و پایان دادن به مناقشه برای آذری ها فراهم خواهد ساخت.به عبارت دیگر، برای اینکه درگیری سریع خاتمه یابد و اوضاع به حالت صلح کمابیش پایداری که قبلا حاکم بود برگردد، اردوغان باز هم باید ببازد. اما حتی از واکنش مسکو نیز معلوم است که او چقدر از باخت گریزان است و حداقل در قره باغ ترجیح می دهد حتی شده به دست آذربایجانی ها (که هرچند تُرک اند ولی  شیعیانی تحت نفوذ روسیه و ایران هستند) آنچه را که شروع کرده به پایان برساند. دیمیتری باورین روزنامه نگار روس - برگردان از روسی: سیدحسین طباطبائی - ایراس ساعت 24