درختی که با نامِ من کاشتید
درختی که با نامِ من کاشتید
سر، از فخر، بر عرشم افراشتید
ز پندارِ نیکِ شما بود، آنک،
سزاوار نیکیم پنداشتید
یکی شعرِ سبزی که تا جاودان،
بماناد، زان خامه بنگاشتید
درخت است آرایشِ شعرِ من
به خویشم دگرباره برگاشتید۱
منم عاشقِ باغ و جوبار و گل
دُرُستم بدین خوی انگاشتید
ازین شیوه برداشت کردم که عمر
چو مردِ خِرَدپیشه بگذاشتید
وطن را زِ کردارِ نیک شما
سزد فخر کاین مردمی داشتید
بماناد و در سایهاش عاشقان
که خاکش هم از مهر انباشتید
زِ گفتار و کردار و پندار نیک
درفشی، دِرفشان۲، برافراشتید
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
درخت، شعری است که استاد شفیعی کدکنی برای کاشت بلوطی با نامشان در زاگرس سرودند.
#شفیعی_کدکنی
سر، از فخر، بر عرشم افراشتید
ز پندارِ نیکِ شما بود، آنک،
سزاوار نیکیم پنداشتید
یکی شعرِ سبزی که تا جاودان،
بماناد، زان خامه بنگاشتید
درخت است آرایشِ شعرِ من
به خویشم دگرباره برگاشتید۱
منم عاشقِ باغ و جوبار و گل
دُرُستم بدین خوی انگاشتید
ازین شیوه برداشت کردم که عمر
چو مردِ خِرَدپیشه بگذاشتید
وطن را زِ کردارِ نیک شما
سزد فخر کاین مردمی داشتید
بماناد و در سایهاش عاشقان
که خاکش هم از مهر انباشتید
زِ گفتار و کردار و پندار نیک
درفشی، دِرفشان۲، برافراشتید
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
درخت، شعری است که استاد شفیعی کدکنی برای کاشت بلوطی با نامشان در زاگرس سرودند.
#شفیعی_کدکنی