دمی از خاک با شوق تجلی سر برآوردن

دمی از خاک با شوق تجلی سر برآوردن نمی‌ارزد به عمر
دمی از خاک با شوق تجلی سر برآوردن
نمی‌ارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن

من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمری‌ست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن

کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن

تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی صبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن

بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمه‌جان صد لشکر آوردن

به غیر از وعده‌ی پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن

یکی از پیله ها لرزید ، چشم شمع ها روشن!
مبارک باد ! از پروانه ها خاکستر آوردن

فاضل نظری

#فاضل_نظری