"گناهِ تَرک"
"گناهِ تَرک"
گناه آن کاری نیست که انجام می دهی
بلکه بیشتر آن کاری است که ناکرده می گذاری
و این است که در پایان روز، هنگام غروب،
قلب تو را به درد می آورد.
آن کلمۀ لطیف و مهربان که فراموش کردی بگویی
و نامه ای که ننگاشتی
و آن دسته گلی که می توانستی بفرستی
اینهاست که شب هنگام چون شبح در پیش روی تو ظاهر می شود.
آن سنگی که می توانستی از سرِ راه برادرت برداری و برنداشتی
و نصیحت و راهنمائیی که به علت شتاب
بدان نیازمند عرضه نکردی،
آن نوازش گرم و عشق آمیز
و آن صدای مهربان و دلاویز را
که در غوغای هواهای خویش از یاد بردی
و اعمال کوچکی از لطف و محبت
که به سادگی به فراموشی سپردی؛
و غنمیت نشمردی فرصتهای خدمت را
که بر همه کس در زندگی پیش می آید.
نه، این کرده های تو نیست
بلکه ناکرده های توست
که در هنگام غروب
دلت را به درد می آورد.
مارگارت سَنگسِتر
“The Sin of Omission”
It isn't the thing you do;
It's the thing you leave undone,
Which gives you a bit of heartache
At the setting of the sun.
The tender word forgotten,
The letter you did not write,
The flower you might have sent,
Are your haunting ghosts at night.
The stone you might have lifted
Out of a brother's way,
The bit of heartsome counsel
You were hurried too much to say;
The loving touch of the hand,
The gentle and winsome tone,
That you had no time or thought for
With troubles enough of your own.
The little acts of kindness,
So easily out of mind;
Those chances to be helpful
Which everyone may find
No it's not the thing you do,
It's the thing you leave undone,
Which gives you the bit of heartache
At the setting of the sun.
Margaret Sangster
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
ترجمه حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Thomas Gainsborough
#گناهِ_ترک #مارگارت_سَنگسِتر #در_قلمرو_زرین #انتشارات_سخن #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#The_Sin_of_Omission #Margaret_Sangster #In_the_Realm_of_Gold #Sokhanpublication #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
گناه آن کاری نیست که انجام می دهی
بلکه بیشتر آن کاری است که ناکرده می گذاری
و این است که در پایان روز، هنگام غروب،
قلب تو را به درد می آورد.
آن کلمۀ لطیف و مهربان که فراموش کردی بگویی
و نامه ای که ننگاشتی
و آن دسته گلی که می توانستی بفرستی
اینهاست که شب هنگام چون شبح در پیش روی تو ظاهر می شود.
آن سنگی که می توانستی از سرِ راه برادرت برداری و برنداشتی
و نصیحت و راهنمائیی که به علت شتاب
بدان نیازمند عرضه نکردی،
آن نوازش گرم و عشق آمیز
و آن صدای مهربان و دلاویز را
که در غوغای هواهای خویش از یاد بردی
و اعمال کوچکی از لطف و محبت
که به سادگی به فراموشی سپردی؛
و غنمیت نشمردی فرصتهای خدمت را
که بر همه کس در زندگی پیش می آید.
نه، این کرده های تو نیست
بلکه ناکرده های توست
که در هنگام غروب
دلت را به درد می آورد.
مارگارت سَنگسِتر
“The Sin of Omission”
It isn't the thing you do;
It's the thing you leave undone,
Which gives you a bit of heartache
At the setting of the sun.
The tender word forgotten,
The letter you did not write,
The flower you might have sent,
Are your haunting ghosts at night.
The stone you might have lifted
Out of a brother's way,
The bit of heartsome counsel
You were hurried too much to say;
The loving touch of the hand,
The gentle and winsome tone,
That you had no time or thought for
With troubles enough of your own.
The little acts of kindness,
So easily out of mind;
Those chances to be helpful
Which everyone may find
No it's not the thing you do,
It's the thing you leave undone,
Which gives you the bit of heartache
At the setting of the sun.
Margaret Sangster
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
ترجمه حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر از Thomas Gainsborough
#گناهِ_ترک #مارگارت_سَنگسِتر #در_قلمرو_زرین #انتشارات_سخن #حسین_الهی_قمشه_ای #دکتر_الهی_قمشه_ای #الهی_قمشه_ای #قمشه_ای #اینستاگرام
#The_Sin_of_Omission #Margaret_Sangster #In_the_Realm_of_Gold #Sokhanpublication #Drelahighomshei #Elahighomshei #Ghomshei #Instagram #Official
