میدانی دوست داشتن یک آدم از کجا شروع میشود؟

میدانی دوست داشتن یک آدم از کجا شروع میشود اینکه
میدانی دوست داشتن یک آدم از کجا شروع میشود؟
اینکه فکر می کنیم آن آدم با بقیه فرق دارد...
در واقع از لحظه ای که ما شروع به تخیل می کنیم این حسِ علاقه ایجاد میشود...
این تخیل احتمالا ریشه در نیازها و خواسته های برآورده نشده جسمی و روحی ما دارد...
در واقع عده ای از ما علاقمند به تخیلاتمان میشویم. این شروع ساختن بت زندگیمان است و تکرار این ساخت و ساز در دوره های مختلف زندگی و پرستش بیمارگونه آن...
من اینجا نمیخواهم بگویم که این حس اسمش عشق نیست...
تعاریف متعددی از عشق وجود دارد و من سعی می کنم به تمام آنها احترام بگذارم
چون فکر می کنم عشق از منظر هر قلب و روحی میتواند شکل منحصر به فردی داشته باشد...
مشکل من وسعت بی مرز تخیلات و صفات مجذوب کننده ای ست که ما برای طرف مقابل تصور می کنیم و شیفته اش می شویم...
مادرم همیشه می گوید: "همه آدم ها خوبند"
پدرم مشکوک تر از این حرف هاست... ولی من ترجیح میدهم اگر قرار باشد عاشق کسی بشوم با چشم باز به سمت این انتخابِ علاقه بروم...
من می توانم هر کس را با هر شرایطی انتخاب کنم به شرطی که نگاهم به نقاط ضعف و قوتش واقع بینانه باشد...
این میتواند شکل منطقیِ انتخاب یک عشق باشد و در ادامه برای من کمترین میزان دلسردی و سرخوردگی را به همراه بیاورد...
قطعا اگر بدانم عاشق چه کسی با چه فرهنگ و اخلاقی شده ام از او توقعات خارج از این دایره نخواهم داشت و درگیری های کمتری در رابطه در انتظار هر دوی ما خواهد بود...
به یاد دارم دوستی تمام بهار و تابستان را نشست پای یک درخت که سیب بدهد اما گلابی نصیبش شد و او بعد از این واقعه با خشم در دفتر خاطراتش نوشت:"همه درخت ها دروغگو هستند "
بیچاره درخت ها...!
فقط به این خاطر که دوست عزیز من قابلیت تشخیص درخت گلابی را از سیب نداشت.

#پریسا_زابلی_پور