و عمر، شیشه ی عطر است، پس نمی ماند
و عمر، شیشه ی عطر است، پس نمی ماند
پرنده تا به ابد، در قفس نمی ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدّر شد
که روی آینه جای نفس نمی ماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده اند
که عشق جز به هوای هوس، نمی ماند
مرا چه دوست، چه دشمن، ز دست او برهان
که این طبیب، به فریادرس نمی ماند
من و تو در سفر عشق، دیر فهمیدیم
قطار منتظر هیچ کس نمی ماند ...
فاضل نظری
#فاضل_نظری
پرنده تا به ابد، در قفس نمی ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدّر شد
که روی آینه جای نفس نمی ماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده اند
که عشق جز به هوای هوس، نمی ماند
مرا چه دوست، چه دشمن، ز دست او برهان
که این طبیب، به فریادرس نمی ماند
من و تو در سفر عشق، دیر فهمیدیم
قطار منتظر هیچ کس نمی ماند ...
فاضل نظری
#فاضل_نظری