امشب ای دلدار مهمان توییمشب چه باشد روز و شب آن ت

امشب ای دلدار مهمان توییمشب چه باشد روز و شب آن ت
امشب ای دلدار مهمان توییم
شب چه باشد روز و شب آن توییم

نقش های صنعت دست توییم
پروریده نعمت و نان توییم

چون کبوتر زاده برج توییم
در سفر طواف ایوان توییم

ایمنم از دزد و مکر راه زن
زان که چون زر در حرمدان توییم

زان چنین مست است و دلخوش جان ما
که سبکسار و گران جان توییم

عشق ما را پشت داری می کند
زانک خندان روی بستان توییم

سایه ساز ماست نور سایه سوز
زانک همچو مه به میزان توییم

هم تو بگشا این دهان را هم تو بند
بند آن توست و انبان توییم

"مولانای جااااان"