تورم قاتل و تسلیم شدن شهروندان ایرانی
تورم قاتل و تسلیم شدن شهروندان ایرانی
ساعت 24 - روزگذشته چهارشنبه اول مرداد 1399 حسن روحانی رییس دولت ایران درنشست هیات دولت گفت حسن روحانی اعتراف کرد قیمت برخی کالاها به نسبت سال قبل دو تا سه برابر افزایش داشته و مردم تحت فشار قرار گرفتهاند.
اسحاق جهانگیری معاون اول او هم با ابراز "شرمندگی" از شرایط دشوار مردم گفته با رویکردهای قدیمی نمیتوان ایران را اداره کرد.مرکز آمار ایران نیز در همین روزها میزان تورم در تیرماه را اندکی بیش از ۲۶ درصد اعلام کرد که البته این اعداد و ارقام با توجه به مشاهده کف بازار از سوی شهروندان قابل قبول نیست.کارشناسان معتقدند با توجه به چند برابر شدن بهای بسیاری از کالاها و خدمات، تورم واقعی باید بسیار بیشتر از آمار رسمی باشد. راه حل ارایه شده از سوی رییس دولت اما تکرار هزار باره روسای جمهوری و سیاستمداران ایرانی است: سازمانهای بازرسی و نظارتی بر کنترل قیمت ها نظارت بیشتری داشته باشند.
البته وی در باره حماسه ایرانیان در برابر تشدید تحریم های آمریکا و از برخی پیشرف تها در اجرای طرحهای عمرانی گفته و خواسته است چراغ امید شهروندان خاموش نشود. با این همه اما نوسان قیمت دارایی های مشهود مثل دلار ، سکه؛ طلا، خانه ، سهام و خودرو در یک سال اخیر چنان با شتاب افزایش یافته اند و در آمد شهروندان چنان اب رفته است که هیچ کس جرات نمی کند از اقتصاد امروز دفاع کند. واقعیت این است که به نظر می رسد وی از ژرفای درد و رنج وتحقیر شهروندان اطلاع کافی ندارد یا اینکه ترجیح می دهد شاید وقتی دیگر به این رنج مردم رسیدگی کند. وی توجه ندارد که شهروندان ایرانی برای ادامه زندگی هزینه های کاهنده خود را به سوی خرید کالاهایی که تنها آنها را زنده نگه می دارندتخصیص داده و از لذت و شادی تفریح و آموزش و پس انداز وخرید کالای با دوام نو بازمانده اند. کاش گروهی به آقای روحانی گزارش واقعی دهد که شهروندان ایرانی این روزها خشمگین هستند و نرخهای تورم اعلام شده از سوی منابع رسمی تولید آمار آنها را آزار میدهد و به سطح بیاعتمادی آنها به منابع رسمی آماری میافزاید. قدرت خرید شهروندان ایرانی هر روز کمتر از دیروز میشود و نوعی بیحسی و کرختی به آنها دست داده است. کارگران میبینند که مدیران و صاحبان بنگاههای صنعتی نیز در فشار تورمی فزآینده گیر افتادهاند و توانایی افزایش مزد و حقوق از آنها سلب شده است و احتمال تعطیل کارخانه با کوچک ترین فشار از ناحیه مزدها افزایش مییابد. خشم فرو خفته میلیونها حقوق و مزدبگیر در کارخانهها، در ادارههای دولتی، در سازمانها و موسسهها و بنگاههای دولتی چیزی است که این روزها شاهد آن هستیم و به نظر نمیرسد که در کوتاه مدت کاری از دست کسی برآید و اتفاقی در مسیر افزایش قدرت خرید مردم بیفتد. این رخداد پیامدهای ترسناکی دارد. مردم تحقیر میشوند و از سر بدبختی و استیصال در خود فرو میروند و مردان و زنان در برابر فرزندان خود که حالا نمیتوانند بفهمند چرا ناگهان قدرت خریدشان کاهش یافته است حرفی برای گفتن ندارند. این تحقیرشدگی و بدبختی شهروندان جدای از پیامدهای اقتصادی به یأس عمومی منجر خواهد شد و کرختی و بیحسی در برابر هر رویدادی را دامن میزند. اینگونه شده است که این روزها مردم به یکدیگر که میرسند میگویند بگذار دلار آمریکا به صد هزار تومان برسد، ما که دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم. و این ضربالمثل قدیم ایرانی که «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب» به مرور در جامعه ایرانی این روزهای خاص بر سر زبانها افتاده است.
ساعت 24