#آموزش_قانون_جذب #نیاز ، #علاقه ، #انتظار هن...

#آموزش_قانون_جذب #نیاز ، #علاقه ، #انتظار هنگامی که در خیابان قدم می زنیم، در هر گام میلیونها واحد اطلاعاتی از مقابل چشمانمان عبور می کند. ولی ما متوجه آنها نمی شویم. برای درک اشیاء شرایطی لازم است. مثلا باید آنها را لازم داشته باشیم. هنگام عبور از خیابان اگر گرسنه باشید ممکن است تابلو رستوران ها توجهتان را جلب کند. ممکن است وارد رستوران شوید و غذا سفارش دهید. در آن هنگام اگر کسی نشانی عکاسی را بپرسد ممکن است اظهار بی اطلاعی کنید، اما در هنگام خروج متوجه شوید که مغازه عکاسی درست در کنار رستوران قرار دارد. چنان چه به چیزی نیاز داشته باشیم، به صورت خودکار این احساس را به ضمیر ناخودآگاه منتقل میکنیم و او شبکه ذهنی را فعال می کند تا هرچه را که به مطلب مورد نیاز مربوط می شود جذب کند و اجازه دهد تا آن مطلب وارد ذهن شود. همچنین اگر چیزی را دوست داشته باشیم، باز هم ضمیر ناخودآگاه ما پیام را دریافت می کند و آن گاه شبکه ذهنی نسبت به آن موضوع خاص، حساس و فعال می شود. به عنوان مثال، اگر به نوع خاصی از موسیقی علاقه مند باشیم، هر خبر و یا آگهی کنسرت را که به آن نوع موسیقی مربوط بشود می بینیم و به آن توجه نشان میدهیم. این موضوع منحصر به حس بینایی و یا تصویر های دیداری نیست. در مورد صدا هم همین طور است. مثلا در هنگام قدم زدن در خیابان چه بسا به کسانی برمی خورید که سخت سرگرم بحث و گفت وگو هستند. اما شما یک کلمه از حرفهایشان را متوجه نمی شوید، زیرا صافی ذهنی که در زبان‌های بیگانه به آن RAS می‌گویند به آن اجازه عبور نمیدهد.