مـــ♥️ــــادر ، خودش هم که نباشد ، مادری اش ...

مـــ♥️ــــادر ، خودش هم که نباشد ، مادری اش را برای تو می گذارد ... عشقش را برایت در لبخند دخترکی در گوشه پیاده رو ، نگرانی اش را برایت در پس داستان پیرمرد راننده ، دعای خیرش را در دستان لرزان پیرزنی که تاخانه همراهیش کردی .. مادر خودش هم که نباشد ، مادری اش را پیش تو جامیگذارد .. حتی اگر دستانش از دنیا کوتاه باشد حواست باشد ، او حواسش به تو هست ...