مردي از ديوانه اي پرسيد: نام اعظم خدا را مي دا...

مردي از ديوانه اي پرسيد: نام اعظم خدا را مي دانی؟ ديوانه گفت نام اعظم خدا "نان" است، اما اين را جايي نمي توان گفت... مرد گفت،نادان شرم كن، چگونه نام اعظم خدا نان است؟ ديوانه گفت: در قحطی نيشابور، چهل شبانه روز می گشتم، نه در هيچ مكانی صدای اذانی شنيدم و نه هيچ مسجدی را گشاده يافتم؛ «آنجا بود كه دانستم نام اعظم خدا و بنياد دين و مايه اتحاد مردم "نان" است» #عطار_نيشابوری