پشت تبریزی‌ها غفلت پاکی بود، که صدایم می‌زد. پ...

پشت تبریزی‌ها غفلت پاکی بود، که صدایم می‌زد پای ن
پشت تبریزی‌ها
غفلت پاکی بود، که صدایم می‌زد.
پای نی‌زاری ماندم،
باد می‌آمد، گوش دادم!
چه کسی با من حرف می‌زند؟
سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجه‌زاری سر راه.
بعد جالیز خیار، بوته‌های گل رنگ
و فراموشی خاک...


سهراب سپهری

#سهراب_سپهری