برای کسانی که ازگدشته، خاطرات درد ناک‌ درذهن...

 برای کسانی که ازگدشته، خاطرات درد ناک‌ درذهن خو
برای کسانی که ازگدشته، خاطرات درد ناک‌ درذهن خود دارند:

همه ما کم و بیش خاطرات آزاردهنده و دردناکی را از گذشته با خود به یدک می‌شیم که رنج ناشی از یادآوری آنها بارها و بارها ما را بر آن داشته تا همواره در پی یافتن مرهم معجزه آسایی برآییم تا شاید بواسطه آن بتوانیم این خاطرات دردناک را برای همیشه از صفحه ذهنمان محو کنیم.

اما واقعیت آن است که رد پای وقایع زندگی در ذهن و روان ما پاک شدنی نبوده و برای همیشه نقش خود را در تار و پود شبکه های عصبی مغزی ما حک کرده اند.

باید بدانیم که ذهن ما برای مقابله با خاطرات ناخوشایند و دردناک دو راه دارد:

اول اینکه به نادیده گرفتن، سرکوب کردن و واپس رانی آن خاطرات بپردازد.
پر واضح است که این روش هیچگاه به محو خاطرات دردناک منجر نشده و تنها موجب می‌گردد که فرد آنها را نادیده بگیرد.

به این می‌ماند که شما آشغالهای فرش خانه خود را به زیر فرش جارو کنید.
در این صورت موجودیت آن آشغالها از بین نرفته و فقط از حیطه دید شما پنهان مانده اند.

در این حالت خاطرات سرکوب شده که از در بیرون شده اند بار دیگر با سماجت از پنجره و پشت بام به درون ما راه پیدا کرده و به اشکال گوناگون خود را در فضای ذهنی و بدنی ما نشان می‌دهند.

مانند رویاها و کابوس های شبانه، دردهای روان تنی، حس های مبهم بدنی و احساسات سردرگم و کلافه کننده که خود ما از ماهیت آنها بی خبریم.
این روش در واقع پاک کردن صورت مساله بوده و به حل مساله هیچ کمکی نمی کند.

روش دیگر ، مواجهه با خاطرات و تلاش برای پذیرفتن و در آغوش کشیدن آنهاست.

در این روش ما به جای اجتناب، به ملاقات خاطرات دردناک خود رفته و با شفقت و بردباری به پردازش مجدد آنها و هضم کردنشان می پردازیم.

این مواجهه شفابخش موجب می گردد که خاطرات گذشته در فایل مناسب خود و در قفسه خاطرات گذشته جای گیرند طوری که دیگر به "زمان حال" نفوذ نکنند.

در این صورت خاطرات دردناک به مثابه محل زخمی بر روی پوست هستند که هر چند جای آن از بین رفتنی نیست اما دیگر مانند روزهای اول عفونی و پر از خونابه نخواهند بود.