مکارم اخلاق ، جلسه 16

موضوع : #مکارم_اخلاق تاریخ انتشار : 07 اسفند 1396 سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانیمکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی حضرت رسول (ص) فرمودند: " اگر خداوند، خیر را برای بندهای از بندگانش اراده کرده باشد قفل قلب او را باز میکند و در آن، یقین و راستی را قرار میدهد". قرآن کریم در سوره مبارکه محمد آیه 24 میفرماید: " آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!" قفلی که بر قلب زده میشود مانع از ورود یقین است. امیر المؤمنین (ع) میفرماید: " اگر خداوند اراده خیرخواهی برای کسی کرده باشد او را آگاه از دین میکند و قوه یقین را به او الهام میکند". خیرخواهی این نیست که خداوند به کسی پول بدهد؛ بلکه باید یقین بدهد. پیامبر میفرماید: "من برای امت خودم از چیزی جز ضعف یقین نمیترسم" یعنی هر بلایی که بر سر این امت بیاید به خاطر ضعف یقین است. اگر یقین ضعیف شود چه اتفاقی میافتد؟ سه مشکل پیدا میشود: مشکل اول: این مشکل در ناحیه اخلاق است که از ثمرات ضعف یقین است و آن اینکه مروت از بین میرود. مروت یعنی مردانگی. مردانگی همان قضیهای است که سید الشهداء به طرفداران عمرو سعد در بیان مبارکشان فرمودند: " اگر دین ندارید و از بازگشت به سوی خدا نمی ترسید، پس آزاده باشید" یعنی: لا اقل مرد باشید. مردانه رفتار کنید. حضرت امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: " کسی که یقینش ضعیف شود مروتش ناقص میشود" مروّت یعنی مردانگی " امیرالمومنین (ع) می فرماید: مروّت، اسمی است برای همه فضیلتها و حُسنها". کسی که همه فضائل را داشته باشد آدم با مروتی است. مشکل دوم: یکی دیگر از مضرات ضعف یقین، این است: "حضرت رسول (ص) می فرماید: از سستی یقین است که با به خشم آوردن خداوند متعال، مردم را خشنودگردانی و برای روزی ای که خداوند متعال به تو داده است آنان را ستایش کنی و برای آنچه خداوند به تو نداده است، مردم را نکوهش کنی". یعنی تمام آنچه را که حضرت حق به او داده است از سمت مردم میداند و مردم را به خاطر چیزی که خدا به او عنایت نکرده است مذمت میکند. یعنی همواره از مردم طلبکار است. مشکل سوم: " امام علی (ع) فرمودند: به خدا سوگند كه شكّ، عارض گشته و يقين، تباه شده است. به طورى كه آنچه براى شما تضمين گشته (روزى) گويا [تلاش در راه كسب آن ]بر شما واجب است و آنچه بر شما واجب گشته گويى از دوش شما برداشته شده است"‏ منظور از آن چیزی که واجب است گویی از شما برداشته شده است تلاش برای آخرت است. گاهی نماز شخص ترک میشود؛ اما به دنبال روزی بودنش هیچ گاه ترک نمیشود. ما فقط کیفیت پول را تعیین میکنیم که حلال باشد یا حرام؛ ولی اصلش را خداوند میدهد. ما این را باور نداریم. خداوند فرمود: اگر همه اولین و آخرین دور هم جمع شوند و از من آسمان و زمین و آنچه که بین آنها است را از من بخواهند و من به همگان بدهم، باز هم به اندازه بال پشه از خزانه من کم نمیشود. حضرت فرمود: شما برای چیزی که تضمین شده است تلاش میکنید. انگار این تلاش بر شما واجب شده است و این به خاطر ضعف یقین است و برای آن چیزی که بر شما واجب شده است تلاشی نمیکنید. آخرت شما در پی عمل است. این فرمایش حضرت اشارهای است به آیه 6 از سوره مبارکه هود که میفرماید: " هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست!". میدانید ملاک روزی چیست؟ جنبنده بودن، ملاک روزی است. ما باید مبادی روزی را زیاد کنیم، میفرمایند: میخواهید روزی شما زیاد شود؟ صله رحم کنید. می-فرماید: میخواهی روزی تو زیاد شود؟ خمس بده. میگوید: اگر خمس بدهم که کم میشود. خداوند می-فرماید: من باید بدهم. اینها محاسبات چرتکهای ما است، نه محاسبات الهی خداوندی. آنچه که روزی را زیاد میکند این است که انسان به دنیا وابسته نشود. دین، انسان را از درون تزکیه میکند. میفرماید به دنیا وابسته نشوید. چگونه میشود اهل یقین را شناخت؟ علامت اول: اهل یقین اهل تقوا هستند. " حضرت علی (ع) می فرماید: تقوا میوه یقین و نشانه اهل یقین است" تقوا یعنی چه؟ یک ترجمه بسیار سلیس از تقوا از امیر المؤمنین علیه السلام که فرمود: اگر همه عمرتان را وسط بریزید و به همه مردم نشان بدهید چیزی در آن نباشد که از آن خجالت بکشید. علامت دوم: اهل یقین، اهل حرف نیستند، اهل عمل هستند. "حضرت علی (ع) می فرماید: کسی که یقین داشته باشد در عمل کوشا است". حضرت امیر علیه السلام فرمود: " همانا یقین مؤمن در عملش دیده می شود (عمل او نشانه یقین اوست) و انکار کافر در عملش دیده می شود (عمل او نشانه انکار اوست)" یعنی: یقین مؤمن را اگر بخواهید پیدا کنید ببینید عملش چگونه است. چون خدا را ناظر بر خودش میداند و او را واقف بر اسرار میداند و میداند که خدا زیر و روی یک عمل را میداند هرگز اهل گناه نیست. چون خدا را ناظر میداند هرگز اهل ریا نیست. علامت سوم: به قیمت خشم خداوند، مردم را از خودشان راضی نمیکنند. " امام صادق (ع) فرمودند: از نشانه های یقین این است که هیچ کس را با به خشم آوردن خدا، خشنود نسازی" خط قرمز اهل یقین، خدا است. علامت چهارم: اهل یقین، دائم الحزن هستند. غمگین هستند. امام صادق میفرماید: " حزن و اندوه علامت اهل معرفت است" اگر اهل یقین ناراحت هستند برای چیست؟ امیر المؤمنین علی علیه السلام میفرماید: " صاحب یقین، اندوهگین ترین مردم بر خویشتن است" یعنی آدمهایی که اهل یقین هستند بر خودشان بسیار غمگین هستند که چرا به کمال نمیرسند. حزنشان در این است. اینها خط را تشخیص دادهاند که باید به کمالات برسند. هر روز خودش را با این خط مقایسه میکند و میگوید چرا به آن کمال نمیرسد. علامت پنجم: اهل شوق و مشتاقی هستند. "حضرت علی (ع) می فرمایند: شوق، خصلت اهل یقین است"؛ منتها شوق برای بندگی کردن. مشتاق در عبادت هستند، نه ملول از عبادت. منتظر است. حضرت رسول (ص) میفرماید: " ای بلال اذان بگو و ما را راحت کن". علامت ششم: دارای آرزوهای کوتاه هستند. طول الامل ندارند. طول الامل یعنی آرزوهایی که ظرف تحقق آنها عمر شصت هفتاد ساله ما نیست. "حضرت امام باقر علیه السلام میفرماید: در اين ميان كه رسول خدا در سفرى بودند، جمعى شتر سوار به آن حضرت بر خوردند و گفتند: درود بر تو يا رسول الله، فرمود: شما چه باشيد؟ گفتند: ما مؤمنيم يا رسول الله، فرمود: حقيقت ايمان شما چيست؟ گفتند: رضا به قضاى خدا، واگذارى خود به خدا، تسليم به امر خدا، رسول خدا فرمود: دانشمندانى حكمت‏شعارند و نزديك است از مقام بلند حكمت، خود پيغمبران باشند (رو به آنها) فرمود: اگر راست مى‏گوئيد، آنچه را در آن سکنی نمی گیرید نسازید، آنچه را که نمی خوريد جمع نکنید و بپرهيزيد از خدائى كه به سوى او بر مى‏گردد." یعنی چند متر خانه لازم دارید؟ همان را بسازید. بیشتر از آن یعنی اینکه شعار میدهید. "حضرت رسول (ص) فرمودند: بخشش دارایی، زیور یقین است" همه وجود را میدهد. بخشیدن هر چیزی که هست، زینت اهل یقین است؛ چون نمیداند ساعتی دیگر هست یا نیست. همین الان میدهد. منبع: http://fares.ir/post/666