"سرو سایه‌ فکن‌" رساله‌ای است‌ راجع‌ به‌ فردوسی‌ و شاهنامه‌...

سرو سایه‌ فکن‌ رساله‌ای است‌ راجع‌ به‌ فردوسی‌ و
"سرو سایه‌ فکن‌" رساله‌ای است‌ راجع‌ به‌ فردوسی‌ و شاهنامه‌ که نام‌ آن‌ از یکی‌ از ابیات‌ فردوسی‌ گرفته‌ شده‌ که‌ کتاب‌ خود را به‌ این‌ نام‌ خوانده‌ است‌.
این کتاب را استاد غلامحسین‌ امیرخانی‌، رئیس‌ انجمن‌ خوشنویسان‌، با خطّی زیبا‌، خوش‌نویسی‌ کرد و به‌ طرز آراسته‌ای‌ از طرف‌ انجمن‌ خوشنویسان‌ انتشار یافت‌، تذهیب‌ آن‌ نیز به‌ دست‌ استاد مجید مهرگان‌ صورت‌ گرفت‌.

در دیباچه‌ی آن‌ آمده‌ است‌:

"شاهنامه‌ تنها سرگذشت‌ ایران‌ و حماسه‌ی دوره‌ی معیّنی‌ را بازگو نمی‌کند، جوهر هستی‌ را می‌سراید"

"برای‌ شاهنامه‌ ارزش‌های‌ گوناگون‌ برشمرده‌ شده‌ است‌… ولی‌ برترین‌ ارزش‌ آن‌، آن‌ است‌ که‌ در زندگی‌ انسانی‌ معنا می‌نهد. حتّی‌ دشمن‌ها در آن‌ سترگ‌‌اند؛ چه‌، کمان‌ هستی‌ خود را به‌ نهایت‌ می‌کشند. بیانش‌ صخره‌وار است‌، به‌ بزرگی‌ طبیعت‌. وقتی‌ آن‌ را می‌خوانیم‌ یا می‌شنویم‌، سر خود را به‌ بالا نگاه‌ می‌داریم‌، برای‌ آنکه‌ باید اوج‌ را ببینیم‌"

"مردمِ‌ شاهنامه‌ که‌ اینگونه‌ زندگی‌ کرده‌ و اینگونه‌ مرده‌اند – و آوائی‌ چنان‌ بلند ماجرای‌ آنها را سروده‌ – کسانی‌ بوده‌اند که‌ به‌ قلبِ‌ زندگی‌ راه‌ یافته‌ بودند"

"طیّ هزار سال‌ کتاب‌ فردوسی‌ تسلّی‌ بخش‌ و رهگشای‌ قوم‌ ایرانی‌ بوده‌ و هر زمان‌ که‌ زندگی‌ بر مردم‌ سخت‌تر می‌شده‌، دلبستگی‌ به‌ آن‌ بیشتر می‌گردیده‌، کتابی‌ است‌ که‌ عالِم‌ و عامی‌ بر روی‌ آن‌ خم‌ شده‌ و قهوه‌‌خانه‌ و فرهنگ‌ خانه‌، هر دو از آن‌ روشنی‌ گرفته‌اند"

در این‌ کتاب‌، بخصوص‌ از دو تیره‌ی فکر که‌ یکی‌ "ایران‌گرایی" بوده‌ و دیگری‌ "عرب‌مآبی‌"، بحث‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌. نماینده‌ی تیره‌ی اوّل‌، فردوسی‌ و نماینده‌ی تیره‌ی دوّم،‌ محمود غزنوی‌ بود، و اختلاف‌ میان‌ این‌ دو از همین‌ جا ناشی‌ شد.

این‌ دو خطّ فکری‌ گرچه‌ با آمدن‌ محمود غزنوی‌ و استیلای‌ ترک‌ها وجود خود را نمایان‌تر کردند، از مدّتها پیش‌ آمده‌ بودند. از همان‌ آغاز فتح‌ ایران‌ کسانی‌ که‌ همکاری‌ با قوم‌ فاتح‌ را برگزیدند یک‌ سو قرار گرفتند و کسانی‌ که‌ به‌ تعداد اکثریّت‌، آمدن‌ اسلام‌ مانع‌ نشد که‌ وابستگی‌ قومی‌ خود را حفظ‌ کنند، سوی‌ دیگر.

آنچه‌ جهان‌بینیِ‌ شاهنامه‌ است‌، رفته‌ رفته‌ جهان‌بینیِ‌ خود فردوسی‌ هم‌ شده‌ است‌، چون‌ خِرد و کوشش‌ و جستجوی‌ معنا در زندگی‌؛ نام‌، و رعایت‌ اعتدال‌ در همه‌ چیز… هم‌ چنین‌ طیف‌ عرفانی‌ و طیف‌ "خیّامی‌"

کتاب‌ اینگونه‌ پایان‌ می‌یابد:
"با همهٔ‌ اُفت‌ و خیزها، برای‌ ما افتخار کوچکی‌ نیست‌ که‌ در آب‌ و خاکی‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ که‌ انسانهای‌ شاهنامه‌ در آن‌ زیسته‌ و مُرده‌اند، و همین‌ هزار سال‌ پیش‌ کسی‌ چون‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ در آن‌ زیست‌ و مُرد. وقتی‌ نگاه‌ به‌ عقب‌ بر می‌گردانیم‌ باید به‌ فکر فرو رَویم‌ و با خود بگوئیم‌:
"ما کم‌ مردمی‌ نبوده‌ایم‌!"

چاپ اوّل و دوّم با قطع بزرگ(رحلی)، توسط انجمن خوشنویسان،
(چاپ سوم و چهارم با قطع وزیری توسط انتشارات یزدان۱۳۷۲و۱۳۷۳، چاپ هشتم ۱۳۹۰)
و چاپ آخر از سوی انتشارات میردشتی می‌باشد.

#سرو_سایه‌فکن #دکتر_اسلامی_ندوشن #استاد‌غلامحسین_امیر‌خانی #فردوسی