تامین مالی تجارت یا تجارت تامین مالی؟

اجازه بدهید این پست را با یک سوال آغاز کنم: به نظر شما آیا فایننس مقدم است یا تجارت؟ یا به عبارت دیگر؛ این فایننس است که باید جلو حرکت کند و تجارت را به دنبال خود بکشد، یا تولید و تجارت است که باید فایننس را به دنبال خود بکشد؟ در قدیم الایام رسم بر این بوده که از تولید و تجارت به فایننس و بانکداری می رسیده اند و امروزه رسم بر این است که از بانکداری وارد تولید می شوند! در آن زمانها بانکداران؛ ابتدا تجار قدرتمندی بودند که به چرخه تولید از A تا Z آن اشراف داشتند و در راستای نیاز به تامین مالی جهت توسعه کار و کسب شان بانک هم تاسیس می کردند و امروزه جریان بر عکس شده و ابتدا عده ای دور هم جمع شده و مجوز بانک می گیرند و برای کسب سود، وارد هر تولید و تجارتی می شوند! همچنین در قدیم الایام رسم بر این بود که اول کار می کردند و بعد به کَسب می رسیدند و می گفتند کاروکاسبی و امروزه اول کَسب می خواهیم و بعد اگر قسمت شد، کار و می گوییم کسب و کار! یک قرن پیش، جناب جی پی مورگان، شرکت جنرال الکتریک، شرکت فولاد آمریکا، شرکت تلفن و تلگراف آمریکا (AT&T) و شرکت تولید تجهیزات و ماشین آلات کشاورزی (IH) و... را پایه گذاری کرد و برای تامین مالی این گونه فعالیت ها و توسعه کاروکسب خود از بازوی تامین مالی و بانک استفاده می کرد (که اکنون بانک او با دارایی 2.5 تریلیون دلاری؛ بزرگترین بانک در آمریکا و ششمین بانک بزرگ جهان است) و در نقطه مقابل، امروزه عمده بانکدارها بدون علاقه به تولید و تجارت و با مقاصد سفته جویانه وارد تولید و تجارت هر چیزی شده و به هر قیمتی با سود قطعی از آن بیرون می آیند! شعار آنها این است که پول قدرت است و هر کس قدرتمند است؛ حق با اوست! تجربه جهانی اینگونه به ما می آموزد که "تجارت تامین مالی" یعنی جلو افتادن فایننس و هدف شدنِ رشد بازارهای مالی فارغ از اوضاع اقتصاد واقعی و تولید با مالی سازی و Financialization بازارها و تنوع و رشد قارچ گونه موسسات مالی، جایگزین شدن کارخانه های تولیدی با شعب بانکی و سپرده ها و توسعه ابزارهای مالی مبتنی بر ربا؛ حاصلی جز حباب، بحران مالی، ورشکستگی، رکود، بیکاری و سیکل های رونق و رکود شدید و طولانی مدت ندارد! و بر عکس آن، "تامین مالی تجارت"؛ یعنی جلو بودن تجارت و تولید واقعی و حرکت حمایتی فایننس پشت سر آن، منجر به رشد پایدار شده و سیکل های رونق و رکود ملایم تری رقم خواهد زد. و بالاخره اینکه؛ رشد دورقمی بازار پولی و مالی و رشد منفیِ اقتصاد واقعی، بالا رفتن بی رویه نرخ ارز و بالابردن نرخ بهره برای کنترل نقدینگیِ دامن زن به رشد نرخ ارز در شرایطی که اقتصاد واقعی و تجارت قفل شده و... همه بازتاب و نتیجه انتخاب و ترجیح "تجارت تامین مالی" بر "تامین مالی تجارت" از سوی متولیان و سیاستگذاران در یک بازار است! امیرعباس زینت بخش