ثبت نام
/
ورود
به مردم به این مردم ساده بگو شاعران بیرویای ای
عمو پرویز مهمان تازه دارین… حالا دو تایی کلی کیف
مرد بیقرار تو الآن چی تو الآن دلت میخواست چه کا
در مراسم سوگ پدرم در بیقراریها پسرخالهی بزرگم
از صبح مثل اسپند روی آتشم دستم به تلفن نمیره که
تمام وجودم از خشم و اندوه میلرزه… آخرین روزهای
شمعی روشن میکنم برای ۶۵۵ عزیزِ هموطن که از دست
جنایتکارانِ جنگِ کرونا مسببین این همه اندوه و درد