ثبت نام
/
ورود
دانی ز چه غنچه خون كند چهره ز شرم؟ زان روی كه...
بر این كبود غریبانه زیستم چون ابر تمام هستی خود ر
دانی كه نو بهار جوانی چسان گذشت؟ زود آنچنان گذشت
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ، ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ