ثبت نام
/
ورود
دست هایت را ڪه در دستش گرفت آرام شد تازه انگارے
✌❤ قدّ و بالاے علے از چشم زهرا دیدنے ست واےوقتے م
میروی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که
معادلات جهان را علی به هم زده ای تو بگو چگونه
قدّ و بالاے علے از چشم زهرا دیدنے ست واےوقتے مے ر
وقت آن شد که دلم را بِگُذارم برومبا تو او را تک و