ثبت نام
/
ورود
چه فکرهایی که در سر نداشتم مثل این امسال که آمد
دستها میسایم تا دری بگشایم به عبث میپایم که
آن که میدارد تیمار مرا کار من است من نمیخواهم
فتحِ باغ آن کلاغی که پرید از فرازِ سرِ ما و فرو
چیزی وسیع و تیره و انبوه چیزی مشوش چون صدای دوردس
آه سهم من اینست سهم من اینست سهم من آسمانیست که آ